کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زانو به زانو نشستن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
زانو به زانو نشستن
لغتنامه دهخدا
زانو به زانو نشستن . [ ب ِ ن ِ ش َ ت َ ] (مص مرکب ) با کسی کفو بودن . هم مقام او بودن .
-
واژههای مشابه
-
knee flexed burial
تدفین زانوخمیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] نوعی تدفین خمیده که در آن زاویۀ زانوان بین نود تا ده درجه است
-
جستوجو در متن
-
چارزانو نشستن
لغتنامه دهخدا
چارزانو نشستن . [ ن ِ ش َ ت َ ] (مص مرکب ) مربع نشستن . چار زانو زدن . نشستن به طرز چار زانو.
-
چُمبک،چُمبَک زدن
لهجه و گویش تهرانی
زانو به بغل گرفتن،نشستن به حالت زانو در دست
-
چنباتمه
لغتنامه دهخدا
چنباتمه . [ چُم ْ م َ / م ِ ] (ترکی ، اِ) نوعی نشستن . چُک . چندک . چمباتمه . نشستن پس زانو. قُرفُصاء. طرزی نشستن که زانو در بغل گرفته پس زانو نشینند. و رجوع به چک و چمباته و چندک و چنباتمه زدن و چنباتمه نشستن شود.
-
چمباتمه زدن
لغتنامه دهخدا
چمباتمه زدن . [ چ ُم َ / م ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) چُنْدَک زدن . سرپا نشستن . پس زانو نشستن . به چک نشستن . زانو در بغل گرفتن .
-
چک
فرهنگ فارسی معین
( ~.) [ تر. ] به زانو نشستن ، چنباتمه زدن ، بر سر دو پای نشستن ، جندک زدن .
-
گردپا
فرهنگ فارسی معین
( ~ .) (اِ.) = گردپای : پیرامون تخت ، جای نشستن . ؛ ~ نشستن : مربع نشستن ، چهار زانو نشستن .
-
چنباتمه نشستن
لغتنامه دهخدا
چنباتمه نشستن . [ چُم ْ م َ / م ِ ن ِ ش َ ت َ ] (مص مرکب ) چنباتمه زدن . چمباتمه نشستن . به چک نشستن . چندک زدن .پس زانو نشستن . سرپا نشستن و زانو در بغل گرفتن . رجوع به چمباتمه نشستن و چنباتمه و چنباتمه زدن شود.
-
چندک زده
واژهنامه آزاد
دو زانو نشستن
-
چُندک، چُمبک، () زدن
لهجه و گویش تهرانی
زانو به بغل گرفتن،روی دوکف پا نشستن
-
مجاثاة
لغتنامه دهخدا
مجاثاة. [ م ُ ] (ع مص ) با کسی هم زانو نشستن . (زوزنی ). با کسی هم زانو شدن . (تاج المصادر بیهقی ). زانو به زانو نشستن کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء): جاثی رکبته الی رکبته مجاثاة؛ مقابل او نشست و در اساس آمده : جاثی خصمه مجاثاة؛ نشس...
-
وَرْسِرْچُلُکْ
لهجه و گویش گنابادی
warsercholok در گویش گنابادی یعنی دو زانو نشستن