کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زامیاد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
زامیاد
/zāmyād/
معنی
۱. روز بیستوهشتم از هر ماه خورشیدی: ◻︎ چون روز زامیاد نیاری ز می تو یاد؟ / زیرا که خوشتر آید می روز زامیاد (مسعودسعد: مجمعالفرس: زامیاد).
۲. در آیین زردشتی، فرشتۀ موکل بر زمین.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
زامیاد
فرهنگ نامها
(تلفظ: zāmyād) فرشتهای که مصالح و تدبیر امور روز زامیاد (28 از هر ماه شمسی) به او تعلق دارد ؛ (در قدیم) (در گاهشماری) روز بیست و هشتم از هر ماه شمسی در ایران قدیم .
-
زامیاد
فرهنگ فارسی معین
[ په . ] (اِ.) 1 - نام روز بیست و هشتم از هر ماه شمسی . 2 - در آیین زردشتی ، ایزد موکل بر زمین .
-
زامیاد
لغتنامه دهخدا
زامیاد. [ زام ْ ] (اِ) نام روز بیست و هشتم است از ماههای شمسی . (برهان قاطع) (آنندراج ).نام روز بیست و هفتم از هر ماه شمسی . (غیاث اللغات ). روز بیست و هشت است از ماههای شمسی و نیک است در این روز تخم کشتن و درخت نشاندن و عمارت کردن . (فرهنگ جهانگیری ...
-
زامیاد
لغتنامه دهخدا
زامیاد. [ زام ْ ] (اِخ ) فرشته ای است که مصالح و تدبیر امور روز زامیاد (28 از هر ماه شمسی ) به او تعلق دارد. گویند در این روز درخت نشاندن و تخم کاشتن و عمارت کردن بغایت خوب است . (برهان قاطع). نام فرشته ٔ موکل بر تدبیر امور آن روز (روز زامیاد) و گوین...
-
زامیاد
لغتنامه دهخدا
زامیاد. [ زام ْ ](اِخ ) نام یشت 19 است . رجوع به زامیادیشت شود.
-
زامیاد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [پهلوی: zamdāt] ‹زمیاد› [قدیمی] zāmyād ۱. روز بیستوهشتم از هر ماه خورشیدی: ◻︎ چون روز زامیاد نیاری ز می تو یاد؟ / زیرا که خوشتر آید می روز زامیاد (مسعودسعد: مجمعالفرس: زامیاد).۲. در آیین زردشتی، فرشتۀ موکل بر زمین.
-
جستوجو در متن
-
زمیاد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] zamyād = زامیاد
-
رامیاد
لغتنامه دهخدا
رامیاد. (اِ) زامیاد. این لغت در فرهنگ شعوری با کلمه ٔ رامناد نام روز بیست وهشتم از ماههای پارسی معنی شده که مسلماً تصحیف زامیاد است . رجوع به زامیاد در همین لغت نامه شود.
-
زمیناد
لغتنامه دهخدا
زمیناد. [زَ ] (اِ) زامیاد که نام روز بیست و هشتم از هر ماه بود. (ناظم الاطباء). رجوع به زامیاد و زمیاد شود.
-
یاد
فرهنگ فارسی معین
(پس .) دارای معنی قبول فعل : بنیاد، فریاد، زامیاد.
-
رامناد
لغتنامه دهخدا
رامناد. (اِ) این لغت در فرهنگ ناظم الاطباء و شعوری (ج 2 ورق 4) بمعنی نام روز بیست وهشتم هر ماه پارسی آمده که مسلماً تصحیف زامیاد است . رجوع به زامیاد در همین لغت نامه شود.
-
زمیاد
لغتنامه دهخدا
زمیاد. [ زَ م ِ / زَ ] (اِ) نام روز بیست و هشتم است از هر ماه شمسی . گویند در این روز تخم افکندن و درخت نشاندن و عمارت کردن بسیار خوب است . (برهان ) (از فرهنگ جهانگیری ) (از انجمن آرا) (از آنندراج ) (از غیاث ). || نام فرشته ای است که به محافظت حوران ...
-
بهشت گنگ
لغتنامه دهخدا
بهشت گنگ . [ ب ِ هَِ ت ِ گ َ ] (اِخ )دارالملک افراسیاب . (برهان ). نام شهری بوده در دارالملک افراسیاب . (ناظم الاطباء). از کتب تاریخی و ادبی ما برمی آید که در «گنگ دژ» در خوارزم (خیوة حالیه ) واقع بوده است . در فصل 29 بند 10 بندهش آمده : کنگه دیز در ...
-
اسفندیار
لغتنامه دهخدا
اسفندیار. [ اِ ف َ ] (اِخ ) در اوستا سپنتوداته و در پهلوی سپنت دات ، مرکب از دو جزء: جزء اول سپنتو بمعنی مقدس و جزء دوم داته از مصدر دا بمعنی آفریدن ؛ جمعاً یعنی آفریده ٔ (خرد) پاک و بدین معنی درفروردین یشت بند 93 و ویسپرد کرده ٔ 19 بند 1 آمده . و هم...