کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زامي پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
زامي
معنی
اجباري , قهري , قابل اجراء , الزامي , فرضي , واجب , لا زم , الزام اور
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
زامي
دیکشنری عربی به فارسی
اجباري , قهري , قابل اجراء , الزامي , فرضي , واجب , لا زم , الزام اور
-
واژههای مشابه
-
زآمی
لغتنامه دهخدا
زآمی . [ زُ می ی ] (ع ص نسبی ) از زآم (بمعنی مرگ ). قتّال . (از تاج العروس ) (از اقرب الموارد). رجوع به زآم و زأم شود.
-
زامی
لغتنامه دهخدا
زامی . [ می ی ] (ص نسبی ) منسوب به زام است که اکنون معرب آن «جام » مشهور است . سمعانی گوید: جمعی از فضلاء منسوب به زام میباشند . رجوع به انساب سمعانی و زام و جام شود.
-
جستوجو در متن
-
قهری
دیکشنری فارسی به عربی
زامي
-
قابل اجراء
دیکشنری فارسی به عربی
زامي
-
الزام اور
دیکشنری فارسی به عربی
اولوية , زامي
-
اجباری
دیکشنری فارسی به عربی
التزام , زامي
-
الزامی
دیکشنری فارسی به عربی
التزام , زامي
-
فرضی
دیکشنری فارسی به عربی
افتراضي , زامي
-
لا زم
دیکشنری فارسی به عربی
زامي , ضروري , غير قابل للنقض , لازم
-
واجب
دیکشنری فارسی به عربی
بالغ الاهمية , حيوي , زامي , ضروري , لا غني عنه