کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زامهزایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
spermatogenesis
زامهزایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] فرایند به وجود آمدن زامه
-
واژههای مشابه
-
زأمة
لغتنامه دهخدا
زأمة. [ زَءْ م َ ] (ع اِ) آواز سخت . ج ، زَأم . || حاجت . || (مص ) سخت خوردن و نوشیدن . || (اِ) باد. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (آنندراج ). || ذخیره ٔ طعام . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). آن قدر از طعام که بسنده باشد. (آنندراج ) (منتهی الارب )....
-
زامه
لغتنامه دهخدا
زامه . [ م َ ] (اِخ ) همان زاما است . رجوع به قاموس الاعلام ترکی شود.
-
زامة
لغتنامه دهخدا
زامة. [ م َ ] (ع اِ) فرقه . گروه . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). و رجوع به زامات شود.
-
sperm analysis
ارزیابی زامه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] بررسی و سنجش مایع منی و زامه متـ . ارزیابی منی semen analysis
-
spermatozoid, sperm 1
زامه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] یاختههای جنسی نر بالغ که مامه را بارور میکند
-
زامه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] ← گیازامه
-
زامهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] ← گیازامهای
-
antheridium, antherid
زامهدان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] اندامی در برخی نهانزادان که در آن یاختههای جنسی نر تولید میشود
-
antheridial
زامهدانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مربوط به زامهدان
-
spermatogonium
زامهزا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] اولین یاختههای مولد یاختۀ جنسی نر
-
spermatogenetic
زامهزایشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مربوط به زامهزایی
-
sperm recovery, surgical sperm recovery,sperm retrieval
بازیابی زامه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] گرفتن زامه از دستگاه تناسلی مرد به کمک جراحی
-
کوه زایی
لغتنامه دهخدا
کوه زایی . (حامص مرکب ) (اصطلاح زمین شناسی ) حرکات پوسته ٔ جامد زمین که موجب پیدایش کوهها شود. (فرهنگ فارسی معین ).