کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زالزالک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
زالزالک
/zālzālak/
معنی
۱. درخت کوچکی از تیرۀ گلسرخی با گلهای سفید و شاخههای خاردار.
۲. میوۀ این درخت که شبیه ازگیل اما کوچکتر و زردرنگ و دارای هستۀ سخت است و در اوایل پاییز میرسد.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
زالزالک
فرهنگ فارسی معین
(لْ لَ) (اِ.) = گیاکل . کویچ . عوسج : درخت کوچکی است از تیرة گل سرخیان ، دارای شاخه های خاردار و گل های سفید و میوه های زرد و نارنجی شبیه ازگیل اما کوچک تر.
-
زالزالک
لغتنامه دهخدا
زالزالک . [ ل َ ] (اِ) از انواع مهم گیاهان گل سرخی است . (گیاه شناسی گل گلاب ص 228).
-
زالزالک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) zālzālak ۱. درخت کوچکی از تیرۀ گلسرخی با گلهای سفید و شاخههای خاردار.۲. میوۀ این درخت که شبیه ازگیل اما کوچکتر و زردرنگ و دارای هستۀ سخت است و در اوایل پاییز میرسد.
-
زالزالک
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: giviǰ طاری: kiviǰ طامه ای: zâlzâlak طرقی: kiviǰ کشه ای: kiviǰ نطنزی: kiviǰ
-
زالزالک
لهجه و گویش تهرانی
نوعی میوه وحشی
-
واژههای مشابه
-
زالزالک وحشی
لغتنامه دهخدا
زالزالک وحشی . [ ل َ ک ِ وَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گونه ای از ولیک است . این درخت اصل زالزالک اهلی باشد و در جنگلهای خزر و ارتفاعات متوسط آستارا و طوالش و مازندران و گرگان دیده شده است . و رجوع به درختان جنگلی ایران ثابتی شود.
-
واژههای همآوا
-
زال زالَکْ
لهجه و گویش گنابادی
zalzalak در گویش گنابادی یعنی گلسرخسانان از تیره گلسرخیان ، یمیشان ، بلچ ، سیسه ، ولیک یا ولیگ
-
جستوجو در متن
-
کالنج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) [قدیمی] kālanj =زالزالک
-
کوهج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹کوهیج، کویج، کویژ، شرزدک› (زیستشناسی) kuhej = زالزالک
-
کویج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) ko(e)vij = زالزالک
-
کویژ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) kaviž = زالزالک
-
گیرچ
واژهنامه آزاد
زالزالک