کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زاغکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
زاغکی
معنی
(غَ) (ص نسب .) به رنگ زاغک ، سیاه .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
زاغکی
فرهنگ فارسی معین
(غَ) (ص نسب .) به رنگ زاغک ، سیاه .
-
زاغکی
لغتنامه دهخدا
زاغکی . [ غ َ ] (ص نسبی ) یکی از رنگ ها است . (دیوان البسه ٔ نظام قاری ص 18) : قد صوف زاغکی بین بر صوف سبزطاقین سر همپری طوطی عجب اینکه زاغ دارد.نظام قاری (دیوان البسه ص 66).
-
جستوجو در متن
-
شالکی
لغتنامه دهخدا
شالکی . [ ل َ / ل ِ ] (اِ) پشمینه ٔ درشت جوالوار. (دیوان نظام قاری ص 201). چون شال سخت بی دوام و سست بافته شده . (یادداشت مؤلف ). در خراسان و یزد پارچه ٔ کلفت پشمی است که از آن جانی خانی (جوال بزرگ ) میدوزند و در تهران و مازندران جانی خانی را شالکی ...
-
طاقین
لغتنامه دهخدا
طاقین . (اِ) قبای دوتائی . (دیوان البسه ٔ نظام قاری ) : اینکه در دکانها آورده اندصوف طاقین مربع بیشمار. نظام قاری (دیوان البسه ).تنم تا یافت در بر صوف طاقین سر چتر و دل خارا ندارد. نظام قاری (دیوان البسه ).قدِ صوف زاغکی بین بر صوف سبز طاقین سر همسری ...