کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زارنده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
زارنده
/zārande/
معنی
زاریکننده؛ کسی که گریه و ناله میکنند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
زارنده
فرهنگ فارسی معین
(رَ دِ) (ص فا.) زاری کننده .
-
زارنده
لغتنامه دهخدا
زارنده . [ رَ دَ / دِ ] (نف ) زاری کننده . نالنده . و رجوع به زار و زاری شود.
-
زارنده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) zārande زاریکننده؛ کسی که گریه و ناله میکنند.
-
جستوجو در متن
-
لطیف
لغتنامه دهخدا
لطیف . [ ل َ ] (اِخ ) از شعرای قرن نهم عثمانی و از مردم بروسه و مشهور به طوطی لطیف . روزگاری کار قضا کرد و از ثروت پدر و دسترنج خویش در استانبول مدرسه ای ساخت و در آن بقیه ٔ عمر به تدریس علوم به سر برد. این بیت او راست :گر کمز تو سن چرخی مه نودن فراغ...