کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
زاج زاغ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
زاج سبز
لغتنامه دهخدا
زاج سبز. [ ج ِ س َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) زاج آهن و رجوع بدان کلمه و زاج اخضر و مفردات ابن بیطار شود.
-
زاج سفید
لغتنامه دهخدا
زاج سفید. [ ج ِ س ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) 24H2O , 4Al2(SO) , SO4K2 در حقیقت سولفات مضاعف پتاسیم و آلومینیم است .زاج پتاسیم یا زاج معمولی بشکل بلورهای شفاف با طعمی شیرین ، قابض و مشخص یافت شده و در ده قسمت آب سرد و 0/3 قسمت آب جوش و 2/5 قسمت گلیسی...
-
زاج سوری
لغتنامه دهخدا
زاج سوری . [ ج ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) زاج سرخ . بسیار شبیه میطرانا است و جمعی بغلط آنها را یکی دانسته اند. دارای بوئی تند و قی آور است . جوف یک نوع از زاج سوری که در مصر بدست می آید تیره ٔ متخلخل وجوف نوع دیگری از آن روشن و شفاف است . این دو نوع...
-
زاج سیاه
لغتنامه دهخدا
زاج سیاه . [ ج ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آن بود که کفشگران بکار برند. (ترجمه ٔ صیدنه ٔ بیرونی ). و رجوع به زاج اسود و زاج الاساکفه و زاج کفشگران شود.
-
زاج شتردندان
لغتنامه دهخدا
زاج شتردندان . [ ج ِ ش ُ ت ُ دَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بپارسی ، زاج زرد (قلقطار) گویند. (اختیارات بدیعی ).
-
زاج عراقی
لغتنامه دهخدا
زاج عراقی . [ ج ِ ع ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب )نام زاج الاساکفه و زاج کفشگران است و جمعی از اطباء قدیم نام دیگر آن را شحیره دانسته اند. لکن ابن سینا وجمعی دیگر زاج عراقی را با شحیره فرق نهاده و آن رابا زاج سبز یکی شمرده اند. (از مفردات ابن بیطار).
-
زاج قاطر
لغتنامه دهخدا
زاج قاطر. [ ج ِ طِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نام دیگر زاج مقطر است . (مخزن الادویه ذیل زاج مقطر).
-
زاج قبرسی
لغتنامه دهخدا
زاج قبرسی . [ ج ِ ق ِ رِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب )نام بهترین انواع زاج سبز است این زاج بسختی شکسته میشود و از جای شکستگی آن رنگ طلائی بچشم میخورد چون ستارگان آسمان درخشان است . (از مفردات ابن بیطار).
-
زاج کبود
لغتنامه دهخدا
زاج کبود. [ ج ِ ک َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ترکیب وصفی کات کبود نام سولفات مس زاج مس است . (دائرة المعارف بستانی ) (الموسوعات العربیه ).
-
زاج کرمانی
لغتنامه دهخدا
زاج کرمانی . [ ج ِ ک ِ ] (ترکیب وصفی ،اِ مرکب ) از جنس قبرسی است . (فهرست مخزن الادویه ).
-
زاج کفشگران
لغتنامه دهخدا
زاج کفشگران . [ ج ِ ک َ گ َ ] (ترکیب اضافی ، اِمرکب ) زاج الاساکفه . رجوع به زاج الاساکفه در لغت نامه شود.
-
زاج لاری
لغتنامه دهخدا
زاج لاری . [ ج ِ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) از جنس زاج قبرسی است . (فهرست مخزن الادویه ). و رجوع به زاج و زاج قبرسی شود.
-
زاج مطبوخ
لغتنامه دهخدا
زاج مطبوخ . [ ج ِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) از جنس زاج اخضر است که با خاک مخلوط باشد آن را با آب میجوشانند. رجوع به مخزن الادویه و رجوع به کتاب مفردات ابن بیطار و دائرة المعارف بستانی ج 9 و رجوع به زاج در این لغت نامه شود.
-
زاج مقطر
لغتنامه دهخدا
زاج مقطر. [ ج ِ م ُ ق َطْ طَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) ماهیت آن : از جنس زاج اخضر است ، که ماهیت لطیف آن در زمین معدن منعقد میگردد و بهترین اقسام است . امتحان آن آن است که چون بر فولاد بمالند برنگ مس میگردد. (مخزن الادویه ). و رجوع به زاج شود.
-
زاج منحاتی
لغتنامه دهخدا
زاج منحاتی . [ ج ِ م ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) قسمی زاج سفید است که رگه های سبز در آن دیده میشود. (مفاتیح العلوم خوارزمی ).