کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ریْجَن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ریْجَن
لهجه و گویش گنابادی
rijan در گویش گنابادی یعنی طناب ضخیم آویزان کردن لباس ها برای خشک شدن ، طناب ، آویزان
-
واژههای مشابه
-
ریجن
لغتنامه دهخدا
ریجن . [ ج َ ] (اِخ ) دهی از بخش مرکزی شهرستان کاشان . دارای 220 تن سکنه است و آب آن از قنات و محصول عمده ٔ آنجا غلات و پنبه و تنباکو و صیفی و صنایع دستی زنان قالیبافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).
-
واژههای همآوا
-
ریجن
لغتنامه دهخدا
ریجن . [ ج َ ] (اِخ ) دهی از بخش مرکزی شهرستان کاشان . دارای 220 تن سکنه است و آب آن از قنات و محصول عمده ٔ آنجا غلات و پنبه و تنباکو و صیفی و صنایع دستی زنان قالیبافی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3).