کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ریغ رحمت سر کشیدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
ریْغ
لهجه و گویش گنابادی
righ در گویش گنابادی یعنی بالا آوردن ، استفراغ ، غی کردن
-
ریغ،ریغ زدن
لهجه و گویش تهرانی
اسهال زدن
-
ریغ مال،ریغ و مال ،()کردن
لهجه و گویش تهرانی
گندکاری،پامال کردن.
-
ریغماسی، ریغ ماستی
لهجه و گویش تهرانی
آدم ضعیف
-
اُق و ریغ
فرهنگ گنجواژه
پائین و بالا شدن.اسهال واستفراغ.
-
عُق و ریغ
فرهنگ گنجواژه
اسهال و استفراغ.
-
ریغ و مال
فرهنگ گنجواژه
خرابکاری،گندکاری.
-
واژههای همآوا
-
ریغ رحمت،() سر کشیدن
لهجه و گویش تهرانی
مردن
-
جستوجو در متن
-
سر کَشیدن
لهجه و گویش بختیاری
sar kašidan سر کشیدن، تمام آبگونى را آشامیدن.
-
سر و کیسه
فرهنگ گنجواژه
کیسه. سر و کیسه کردن= تیغ زدن،کشیدن مال
-
سر و گیس
فرهنگ گنجواژه
مو ، دست به سر و گیس کشیدن= نوازش کردن.
-
بسر کشیدن
لغتنامه دهخدا
بسر کشیدن . [ ب ِ س َ ک ِ / ک َ دَ ] (مص مرکب ) بر سر کشیدن یکدفعه . لاجرعه کشیدن . (غیاث ) (آنندراج ). یکباره نوشیدن : جام داغی از جنون ، عالی به سر خواهم کشیددر خمارم ساغر سرشار میباید مرا. عالی (از آنندراج ). || به روی سرکشیدن عبا و جامه . بر سر ک...
-
quaffed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
quaffed، سر کشیدن، زیاد نوشیدن