کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ریعة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ریعة
لغتنامه دهخدا
ریعة. [ ع َ ] (ع اِ) جماعت فراهم آمده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || یک کوه بلند. (ناظم الاطباء). یکی ریع. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به ریع شود.
-
ریعة
لغتنامه دهخدا
ریعة. [ ع َ ] (ع اِمص ) مقلوب رِعَة از «ورع » به معنی پرهیزکاری . یقال : فلان سیی ءالریعة؛ ای قلیل الورع . (از منتهی الارب ). رجوع به رِعَة شود.
-
واژههای همآوا
-
ریاط
لغتنامه دهخدا
ریاط. (ع اِ) ج ِ رَیطَة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد) (دهار) (ناظم الاطباء). ج ِ ریطه به معنی چادر یک لخت یا هر جامه ٔ نرم و تنک که زنان بر سر اندازند یا عام است . (آنندراج ). رجوع به ریطة شود.
-
جستوجو در متن
-
ریاع
لغتنامه دهخدا
ریاع . (ع اِ) ج ِ ریعَة. (ناظم الاطباء). || ج ِ ریع و رَیع. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به ریعة و ریع شود.
-
ربیعة
لغتنامه دهخدا
ربیعة. [ رَ ع َ ] (اِخ ) دهی است به صعید مر بنی ریعة را. (آنندراج ) (منتهی الارب ). قریه ٔ بزرگی است در انتهای صعید در میان اسوان و بلاق . (از معجم البلدان ).
-
رعة
لغتنامه دهخدا
رعة. [ رِ ع َ ] (ع اِمص ، اِ) پرهیزگاری . (ناظم الاطباء): ریعة؛ پرهیزگاری . (منتهی الارب ). پرهیزگار شدن . (تاج المصادر بیهقی ). || قربانی که به مکه فرستند. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). || خوبی هیأت و زشتی آن (از اضداد است ). (ناظم الاطباء) (منتهی...
-
ورع
لغتنامه دهخدا
ورع . [ وَ رَ ] (ع مص ) وراعة. وَروع . وُروع . پرهیزگار گردیدن و بازایستادن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). پرهیزگار شدن . (المصادر زوزنی ) (تاج المصادربیهقی ). رجوع به وراعة شود. || (اِمص ) پرهیزگاری . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). تقوی . (اقرب ال...