کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ریصار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ریصار
/risār/
معنی
مربا یا ترشیای که از چند چیز درست کنند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ریصار
لغتنامه دهخدا
ریصار. (معرب ، اِ) معرب ریچار فارسی به معنی آچار. ج ، رواصیر. (یادداشت مؤلف ). آچار. (دهار). معرب آچار. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به آچار و ریچار شود.
-
ریصار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از فارسی: ریچار، جمع: رَواصیر] [قدیمی] risār مربا یا ترشیای که از چند چیز درست کنند.
-
جستوجو در متن
-
رواصیر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از فارسی: ریچار، جمعِ ریصار] [قدیمی] ravāsir = ریصار
-
رواصیر
لغتنامه دهخدا
رواصیر. [ رَ ] (ع اِ) آنچه از بقول در آب طبخ نمایند و روغن و ترشیها و ادویه ٔ حاره بر آن اضافه کنند. (بحر الجواهر) (تحفة المؤمنین ). (در این اخیر رواسیر با سین نوشته و معلوم نشد اصل این کلمه از چه لغتی است ).(حاشیه ٔ محمد قزوینی بر چهارمقاله ٔ نظامی...
-
آچار
لغتنامه دهخدا
آچار. (اِ) پرورده ها و ترشی ها در آب لیمو و سرکه و امثال آن . ترشی . چاشنی : این مرد... آچارها و کامه ها نیکو ساختی ... امیر وی را بنواخت و گفت از گوسفندان خاص پدرم وی بسیار داشت ... یله کردم بدو. (تاریخ بیهقی ).آچار خدای است مزه وْ بوی خوش و رنگ با ...
-
ریچار
لغتنامه دهخدا
ریچار. (اِ) ریچال . (فرهنگ جهانگیری ). طعامی است که از جغرات پزند به هر رنگ که خواهند. (شرفنامه ٔ منیری ). مربا. (ناظم الاطباء) (ازبرهان ). مربا. بوارد. (یادداشت مؤلف ) : یکی غرم بریان و نان از برش نمکدان و ریچار گرد اندرش . فردوسی .بواسطه ٔ جریان ب...