کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ریشه جوش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
root 2
ریشه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی، زبانشناسی] [پزشکی-دندانپزشکی] بخش پایینی دندان که در آرَک جای دارد [زبانشناسی] تکواژی که معنای اصلی واژه را در بر داشته باشد و قابل تفکیک به جزء کوچکتری نباشد
-
sag
ریشه 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] زائدهای پرمانند در ضخامتهای متفاوت با سطوح خشن و نامنظم که عموماً از گوشههای زیرین قطعه با زوایای باز امتداد یافته است
-
clinical root
ریشۀ بالینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] بخشی از ریشه که با ساختارهای پوشاننده، پوشانده شده و در حفرۀ دهان نمایان نیست متـ . ریشۀ کاراندامشناختی physiological root
-
rhizopodium, reticulopodia
ریشهپا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] نوعی پای کاذب ظریف و ریشهمانند
-
balled and burlapped
ریشهپوشانده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] شیوهای برای انتقال گیاهان که در آن گیاه با ریشه و خاکِ چسبیده به آن از زمین بیرون آورده شود و پس از پوشاندن مجموعۀ ریشه و خاک با گونی یا مواد مشابه، به محلی دیگر انتقال یابد
-
wrenching
ریشهپیرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] قطع بخشی از ریشههای نونهال در عمق مشخص برای افزایش رشد ریشههای افشان در نهالستان
-
bench root, gooseneck 1
ریشهچنبری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] حالتی که در آن ریشۀ اولیۀ داننهال براثر مقاومت پوستۀ بذر به حالت حلقوی درمیآید
-
woody root
ریشۀ چوبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ریشهای که حاوی بافت چوبی ثانویه است
-
root canal therapy, pulp canal therapy
ریشهدرمانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] یکی از روشهای درمانی در ریشهدندانپزشکی که در آن مغزۀ دندان را از مجرا بیرون میآورند و پس از آمادهسازی مکانیکی و شیمیایی مجراها، آنها را با مواد مخصوص پر میکنند متـ . عصبکِشی
-
rooting, rhyzogenesis
ریشهزایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] فرایند تولید ریشه
-
root planing
ریشهساوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] صاف و هموار کردن سطوح زبر و ناهموار ریشه پس از جِرمگیری زیرلثهای
-
shallow-rooted
ریشهسطحی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- زراعت و اصلاح نباتات، مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ویژگی گیاهی که همه یا بخش عمدۀ ریشههای آن نزدیک به سطح خاک رشد کند
-
etymological
ریشهشناختی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، زبانشناسی] مربوط به ریشهشناسی
-
etymology
ریشهشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، زبانشناسی] شاخهای از زبانشناسی که در آن به مطالعۀ منشأ و تاریخ و دگرگونی صورت و معنای واژهها میپردازند
-
bare-rooted
ریشهعریان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی- علوم باغبانی] شیوهای در انتقال گیاهان که در آن گیاه را با ریشۀ بدون خاک جابهجا کنند