کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ریسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
چرخ ریسیدن
لغتنامه دهخدا
چرخ ریسیدن . [چ َ دَ ] (مص مرکب ) چرخ ریسی کردن . پنبه رشتن با چرخ .بوسیله ٔ چرخ پنبه ریسی کردن . رجوع به چرخ ریسی شود.
-
spun yarn
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نخ ریسی، نخ تابیده
-
yarned
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نخ ریسی، افسانه پردازی کردن
-
دوکچه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [مصغرِ دوک] [قدیمی] dukče دوک کوچک نخریسی.
-
دوکدان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] dukdān ۱. جای گذاشتن دوک در ماشین نخریسی.۲. جعبهای که در آن دوکهای نخریسی را بگذارند.
-
پروان
فرهنگ فارسی معین
(پَ) (اِ.) چرخ ابریشم ریسی .
-
spinning
دیکشنری انگلیسی به فارسی
حال چرخش، نخ ریسی، غزل
-
cotton mill
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کارخانه پنبه، کارخانه نخ ریسی
-
throstles
دیکشنری انگلیسی به فارسی
throstles، باسترک، دستگاه پشم ریسی
-
throstle
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ترشح، باسترک، دستگاه پشم ریسی
-
هرز گرد
لهجه و گویش تهرانی
وسیلهای در چرخ نخریسی و خودرو
-
چرخ پیرزن
لغتنامه دهخدا
چرخ پیرزن . [ چ َ خ ِ زَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) چرخ پنبه ریسی . چرخ نخریسی .چرخ . چرخی که زنان بدان وسیله پنبه را تبدیل به نخ کنند. چرخ نخریسی است ، و چون غالباً پیره زنان پشت آن چرخ نشینند و پنبه ریسی کنند در تداول عامه بدین صفت موصوف شده است . ...
-
چرخ
لهجه و گویش تهرانی
پرندهایکه صدایش مانند چرخ نخ ریسی است
-
نخ تابی
لغتنامه دهخدا
نخ تابی . [ ن َ ] (حامص مرکب ) عمل نخ تاب . نخ ریسی .
-
کولک
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] kulak کدو یا سبد کوچکی که زنان روستایی در پای چرخ نخریسی میگذارند و گلولههای نخ را در آن میاندازند.