کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ریسندگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ریسندگی
/risandegi/
معنی
عمل ریسیدن؛ شغل و عمل ریسنده.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
spinning
-
جستوجوی دقیق
-
ریسندگی
لغتنامه دهخدا
ریسندگی . [ س َ دَ / دِ ] (حامص ) عمل رشتن و ریسیدن . بافندگی : کارخانه ٔ ریسندگی و بافندگی . (یادداشت مؤلف ).
-
ریسندگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) risandegi عمل ریسیدن؛ شغل و عمل ریسنده.
-
جستوجو در متن
-
ribwork
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ریسندگی
-
spinning jenny
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جین ریسندگی
-
ورتابی
واژهنامه آزاد
نام مرحله ای از فعالیت ریسندگی می باشد که در قدیم مورد استفاده بوده
-
کارینیان
لغتنامه دهخدا
کارینیان . (اِخ ) شهری از ایتالیا در ایالت «تورن » در ساحل رود «پو». سکنه ٔ 7000 تن . کارخانه ٔ ریسندگی ابریشم دارد.
-
مردن
لغتنامه دهخدا
مردن . [ م ِ دَ ] (ع اِ) دوک . (منتهی الارب ). مغزل . (متن اللغة). دوک ریسندگی . ج ، مردان .
-
مسحلة
لغتنامه دهخدا
مسحلة. [ م ُ س َح ْ ح َ ل َ ] (ع اِ) گروهه ٔ ریسندگی . (از اقرب الموارد).
-
چَرِه رِسَه
واژهنامه آزاد
فتح چ ، کسر هر دو راء - فتح سین به معنای چرخ ریسندگی که پشم را به نخ تبدیل می نمود
-
پاوییی
لغتنامه دهخدا
پاوییی . [ وی یی ] (اِخ ) مرکز ناحیه ٔ سِن سفلی از ناحیه ٔ روئن دارای 3979 تن سکنه و کارخانه ٔ ریسندگی و نسّاجی و آلات مکانیکی .
-
پرانشی
لغتنامه دهخدا
پرانشی .[ پ ِ ] (اِخ ) موضعی به شمال فرانسه از ناحیه ٔ لیل دارای 4451 تن سکنه با کارخانه های نساجی و ریسندگی . و راه آهن از آن جا گذرد.
-
رادم
لغتنامه دهخدا
رادم . [ دُ ] (اِخ ) یکی از شهرهای لهستان و دارای 62519 تن سکنه است . و حومه ٔ آن نیز 196200 تن جمعیت دارد، در این شهر کارخانه های ذوب آهن و ریسندگی و پوست پیرایی وجود دارد.
-
ژیرار
لغتنامه دهخدا
ژیرار. (اِخ ) (فیلیپ دو) نام یکی از مخترعین فرانسوی ، متولد در لورمارن (ولکوز). وی به دعوت الکساندر اول امپراطور روسیه به لهستان رفت و نزدیک شهر ورشو کارخانه ٔ ریسندگی تأسیس کرد و مهندس نامی کارخانه های لهستان گردید (1775-1845 م .).
-
کارینیان
لغتنامه دهخدا
کارینیان . (اِخ ) حاکم نشین ناحیه ٔ «اردن » بخش «سدان » در ساحل «شیر» مصب «موز» . سکنه 2700 تن (تجمع 2400 تن ). کارخانه ٔ ریسندگی پشم دارد.