کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ریزکنگرهای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
crenulate
ریزکنگرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی برگی که لبۀ آن دارای دالبرهای بسیار کوچک باشد
-
واژههای مشابه
-
crenate
کنگرهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ویژگی برگی که حاشیۀ آن دارای دالبرهای یکنواخت و گرد باشد
-
کنگره
لغتنامه دهخدا
کنگره . [ ک ِ گ ِ رَ / رِ ] (اِ) به معنی کنگر است که سازی باشد که مردم هندوستان نوازند و آن چوبی است که بر آن دو تار فولادی کشیده اند و بر زیر هر دو سر آن چوب دو کدو نصب کرده اند. (برهان )(آنندراج ) (جهانگیری ). رجوع به کنگر و کنگری شود.
-
کنگره
لغتنامه دهخدا
کنگره . [ ک ُ گ ِ رِ ] (فرانسوی ، اِ) مجمعی از سران دول ، نمایندگان ممالک یا دانشمندان که در باره ٔ مسائل سیاسی ، اقتصادی ، علمی و غیره بحث کنند. (فرهنگ فارسی معین ).
-
کنگره
لغتنامه دهخدا
کنگره . [ ک ُ گ ُ رَ / رِ ] (اِ) بلندیهای هر چیز را گویند عموماً و آنچه بر سر دیوار حصار و قلعه و دیوارهای دیگر سازند خصوصاً و عربان شرفه خوانند.(برهان ) (آنندراج ). شرفه ٔ دیوار و منظره و کوشک و برج . (صحاح الفرس ). شرفة. (دهار). شرفه و برآمدگیهای م...
-
کنگره
واژگان مترادف و متضاد
۱. دندانه، شرفه ۲. مجلس
-
کنگره
فرهنگ واژههای سره
همایش
-
کنگره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹کنگر› kongere ۱. دندانههای مثلث یا نیمدایره که از گل، سنگ، یا آجر بر بالای دیوار، برج، و بارو میسازند.۲. هرچیز دندانهدار: کنگرۀ پارچه.
-
کنگره
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: congrès] kong[e]re ۱. تجمعی که در آن گروهی از دانشمندان و متخصصین در مورد موضوعی علمی، فرهنگی، اقتصادی، و یا سیاسی اظهارنظر میکنند؛ گردهمایی.۲. (سیاسی) مجلس قانونگذاری در بعضی از کشورها.
-
کنگره
فرهنگ فارسی معین
(کُ گِ رِ) (اِ.) شرفه ، دندانه ، دندانه های بالای دیوارها و بلندی های هرچیزی .
-
کنگره
فرهنگ فارسی معین
(کُ گْ یا گِ رِ) [ فر. ] (اِ.) 1 - مجلسی متشکل از نمایندگان چند دولت یا عده ای دانشمند برای بحث و گفتگو، همایش (فره ). 2 - مجلس قانون گذاری ایالات متحده امریکا.
-
کنگره
دیکشنری فارسی به عربی
تثليم , کونجرس , نتوء
-
ریز
واژگان مترادف و متضاد
۱. خرد، کوچک ۲. شکسته
-
tremolo/ tremulo (it.), tremolando (it.)
ریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] تکرار سریع و ممتد یک نغمه و گاه دو نغمه