کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ریزدانهای پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
granular, granulate
ریزدانهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] به شکل ریزدانه
-
واژههای مشابه
-
granule 1
ریزدانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] هر دانۀ کوچک مانند دانۀ گَرده و سبزدیسه
-
granulation 1
ریزدانهای شدن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] فرایند تشکیل بافت ریزدانهای
-
granuliferous 1
ریزدانهبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] حامل و دارندۀ ریزدانه
-
granulose, granuliferous 2
ریزدانهدار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] دارای ریزدانه
-
granulation 2
ریزدانهسازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم دارویی] فرایند تهیۀ ریزدانه
-
ریزدانۀ نشاسته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] ← نشاستدانه
-
ای
واژگان مترادف و متضاد
ایا، هان، های، هلا
-
ای
فرهنگ فارسی عمید
(قید، شبه جمله) [عربی] [قدیمی] 'ay یعنی.
-
ای
فرهنگ فارسی عمید
(حرف) [عربی: اَی] 'ey ۱. حرف ندا که پیش از اسم و صفت درمیآید: ای مرد، ای پسر، ای جوانمرد، ای دلاور.۲. حرفی که برای تقریب و تخمین میآید: ای سیصد چهارصد تومان میارزد.۳. (شبه جمله) حرفی که برای تحسین میآید.۴. (شبه جمله) برای اظهار انزجار یا نارض...
-
آی
فرهنگ فارسی عمید
(شبهجمله) 'āy ۱. برای اظهار درد به کار میرود: آی سرم.۲. (حرف ندا) برای مخاطب ساختن به کار میرود: آی بچه! چه کار میکنی؟.۳. برای دعوت به کار میرود: آی بستنی.۴. برای بیان افسوس و حسرت به کار میرود: آی دریغ، آی دریغا.۵. برای هشدار به کار میرود...
-
آی
فرهنگ فارسی معین
(صت .) حرف ندا.
-
آی
فرهنگ فارسی معین
(اِصت .) 1 - کلمه ای است نشانة درد. 2 - کلمه ای است نشانة حسرت و دریغ .
-
ای
فرهنگ فارسی معین
(اِ یا اَ) [ ع - فا. ] (صت . حر.) علامت ندا است که پیش از اسم درآید: ای حسن ، ای پسر.