کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رید
لغتنامه دهخدا
رید. (ع مص ) خواستن چیزی را. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء).
-
رید
لغتنامه دهخدا
رید. [ رَ ] (ع اِ) کرانه ٔ بلند و بیرون جسته از کوه . ج ، رُیود. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). تندی که از کوه بیرون خاسته بود. ج ، اَریاد، ریود. (مهذب الاسماء).
-
واژههای مشابه
-
رید مال، رید و مال، ()کردن
لهجه و گویش تهرانی
گند،گند کاری
-
رید و مال
فرهنگ گنجواژه
کثافت کاری، خرابکاری.
-
جستوجو در متن
-
ditch reed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رید رید
-
riden
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رید
-
reid
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رید
-
Thomas Reid
دیکشنری انگلیسی به فارسی
توماس رید
-
free-reed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رایگان رید
-
Walter Reed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
والتر رید
-
John Reed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جان رید
-
sand reed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شن و ماسه رید
-
single-reed instrument
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ابزار تک رید