کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ریخته گری دوغابی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
به هم ریخته
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عامیانه] beham[']rixte درهمشده؛ بینظموترتیب.
-
founder's hoard
دفینۀ ریختهگری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] دفینهای شامل اشیای فلزی شکسته و ناهمگن و شمش و ضایعات ریختهگری و گاه اشیای کامل، همراه با ابزار ریختهگری مانند قالب و پتک و انبر و سندان
-
high pressure die casting
ریختهگری پُرفشار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار، مهندسی مواد و متالورژی] یکی از روشهای ریختهگری تحت فشار که مذاب با فشار زیاد و سرعت بسیار زیاد به درون قالب رانده میشود
-
pressure die casting
ریختهگری تحت فشار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] یکی از روشهای ریختهگری در قالبهای دائمی که در آن مذاب با فشاری بیشتر از فشار وزنی و معادل 0/2 تا 20 اتمسفر وارد قالب میشود؛ این روش برای ریختن قطعات تزیینی و نازک از کارایی مطلوب برخوردار است
-
monomer casting
ریختهگری تکپار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] نوعی بسپارش تودهای که در قالب انجام میشود و در آن محصولات بسپاری نهایی مستقیماً از تکپار حاصل میشوند
-
full mould casting
ریختهگری توپُر 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] یکی از روشهای ریختهگری که در آن از مدلهای اسفنجی یا پلیاستیرن استفاده میشود و قبل از بارریزی یا همراه با بارریزی، مدل تبخیر و از قالب خارج میشود
-
investment casting
ریختهگری دقیق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] فرایندی که در آن معمولاً از یک مدل ذوبشونده یا تبخیرشونده استفاده میشود؛ مدل مومی با سرامیک پوشش داده میشود و قطعات تولیدی ابعاد و سطوح مطلوبی دارند
-
gravity die casting
ریختهگری ریژهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] یکی از روشهای ریختهگری که در آن محفظۀ قالب، درون یک قالب فلزی یا قالب دائمی ایجاد میشود و بهدفعات مورد استفاده قرار میگیرد
-
rheocasting
ریختهگری سرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] یکی از روشهای ریختهگری که در آن فلز یا آلیاژی در حالت مایع به زیر نقطۀ انجماد میرسد، ولی امکان رشد هستهها تا چندین درجه زیر نقطۀ انجماد داده نمیشود
-
low pressure die casting
ریختهگری کمفشار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] یکی از روشهای ریختهگری تحت فشار که در آن مذاب با فشار بسیار کم و بهآرامی و معمولاً از کف وارد قالب میشود
-
squeeze casting
ریختهگری کوبشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] فرایند ریختهگری قطعات در قالبهای دائمی، معمولاً فلزی، که در آن مذاب سریعاً تحت فشار مستقیم قرار میگیرد
-
centrifugal casting
ریختهگری مرکزگریز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سراميک] یکی از روشهای ریختهگری که در آن برای افزایش سرعت و بازده، قطعه در داخل قالبی که با سرعت بسیار میچرخد شکل میگیرد
-
medium pressure die casting
ریختهگری میانفشار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] یکی از روشهای ریختهگری نسبتاًً جدید که در آن فشار و سرعت در حدود 1 تا 2 اتمسفر حفظ میشود
-
gravity casting
ریختهگری وزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مواد و متالورژی] یکی از روشهای ریختهگری که در آن فلز مذاب به علت وزن خود، قالب ماسهای یا فلزی را پر میکند
-
پوست ریخته شده مار
دیکشنری فارسی به عربی
مستنقع