کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ریة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
التهاب ریه
دیکشنری فارسی به عربی
ذات الرئة
-
ریه (شش)
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: riya طاری: šoš طامه ای: riya طرقی: sina کشه ای: šoš نطنزی: riya
-
ریَه نالى
لهجه و گویش بختیاری
ria nâli رویه تشک.
-
در ریه فروبردن
دیکشنری فارسی به عربی
استنشق
-
واژههای همآوا
-
ریط
لغتنامه دهخدا
ریط. [ رَ ] (اِخ ) ولیم (1830 - 1888 م .). وی در هند پا به عرصه ٔ وجود گذاشت و در اسکاتلند به تحصیل پرداخت و در لیدن زبان عربی را فراگرفت و عهده دار سرپرستی کتابهای خطی شرقی در لندن شد و از سال 1875 م . تا آخر عمر در کمبریج به تدریس زبان عربی پرداخت ...
-
ریط
لغتنامه دهخدا
ریط. [ رَ ] (ع اِ) ج ِ رَیطَة. (ناظم الاطباء) (دهار) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). چادر یک تخته . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). رجوع به ریطة شود.
-
ریط
لغتنامه دهخدا
ریط. [ رَ ] (ع مص ) مصدر به معنی رَوط. (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به روط شود.
-
ریت
لغتنامه دهخدا
ریت . [ رَ / رِ ] (اِ) زندگانی . (ناظم الاطباء). در جای دیگر دیده نشد.
-
رَیَت
لهجه و گویش بختیاری
ra:yat رعیت، کشاورز.
-
ریت
لهجه و گویش بختیاری
rit 1. عریان؛ 2. خالى.
-
جستوجو در متن
-
pulmonary
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ریه، ریوی، وابسته به ریه
-
نفث الدم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] nafsoddam خارج شدن خون با اخلاط از ریه؛ خونریزی ریه.
-
ریتین
لغتنامه دهخدا
ریتین . [ ی َ ت َ ] (ع اِ) دو ریه .تثنیه ٔ ریه . دو شش . دو سل . هردو شش . دو فلقه ٔ راست و چپ ریه . (یادداشت مؤلف ). رجوع به ریه و شش شود.
-
pulmonarian
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ریه