کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رکورد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
رکورد
/rekord/
معنی
بالاترین نتیجه یا امتیاز که یک قهرمان در یکی از رشتههای ورزشی بهدست بیاورد و بهطور رسمی ثبت شود.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
record
-
جستوجوی دقیق
-
رکورد
فرهنگ فارسی معین
(رِ کُ رْ) [ فر. ] (اِ.) 1 - نهایی ترین امتیاز در یک بازی . 2 - حد نصاب هر چیز.
-
رکورد
لغتنامه دهخدا
رکورد. [ رِ کُرْ ] (فرانسوی ، اِ) نهایی ترین امتیاز در یک بازی ورزش .- رکورد شکستن ؛ بدست آوردن بالاترین امتیاز در یک بازی یا ورزش : تختی پهلوان ایرانی رکورد جهانی کشتی سنگین وزن را شکست .|| حد نصاب هر چیز. (فرهنگ فارسی معین ). مرّه . نصاب . (یادداش...
-
رکورد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: record] (ورزش) rekord بالاترین نتیجه یا امتیاز که یک قهرمان در یکی از رشتههای ورزشی بهدست بیاورد و بهطور رسمی ثبت شود.
-
جستوجو در متن
-
racker
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رکورد
-
rerecords
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رکورد ها
-
racketeering
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رکورد
-
racketed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رکورد
-
rechant
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رکورد
-
resquander
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رکورد
-
redocked
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رکورد
-
retrack
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رکورد
-
rackboard
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رکورد
-
track record
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رکورد
-
rerecord
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رکورد