کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رکوات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رکوات
لغتنامه دهخدا
رکوات . [ رَ ک َ ] (ع اِ) ج ِ رُکوَة یا رِکوَة. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). ج ِ رَکوة. (از اقرب الموارد). رجوع به رکوة شود.
-
جستوجو در متن
-
رکوة
لغتنامه دهخدا
رکوة. [ رَک ْ وَ ] (ع اِ) حوض بزرگ . || جرموز کوچک . (منتهی الارب )(ناظم الاطباء) (آنندراج ). || کوزه ٔ آب خوردنی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || مشک آب .ج ، رِکاء و رَکوات . در مثل است : صارت القوس رکوة؛ یضرب فی الادبار و انقلاب الامور. (از منتهی ال...
-
رکوة
لغتنامه دهخدا
رکوة. [ رَک ْ / رُک ْ / رِک ْ وَ ] (ع اِ) کشتی خرد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). زورق کوچک . (از اقرب الموارد). || رقعه که زیر سنگهای انگورفشار گسترند. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). رقعه ای است زیر عواصر و آ...