کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رکتوم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
رکتوم
/rektom/
معنی
بخش انتهایی رودۀ بزرگ؛ راستروده.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
رکتوم
لغتنامه دهخدا
رکتوم . [ رِ ت ُ ] (فرانسوی ، اِ) (اصطلاح پزشکی ) راست روده .
-
رکتوم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: rectum] (زیستشناسی) rektom بخش انتهایی رودۀ بزرگ؛ راستروده.
-
جستوجو در متن
-
rectal vein
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رکتوم رکتوم
-
uterectomy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رکتوم
-
rectogenital
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رکتوم
-
rectal reflex
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رفلکس رکتوم
-
retrocervical
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رکتوم قلبی
-
rectum
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رکتوم، مقعد، راست روده، معا مستقیم
-
rectums
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رکتوم، مقعد، راست روده، معا مستقیم
-
rectal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رکتوم، مقعدی، وابسته براست روده، وابسته به معاء غلاظ، وابسته به مقعد
-
راست روده
فرهنگ فارسی معین
(دِ) (اِمر.) قسمت انتهایی رودة بزرگ که به مخرج ختم می شود، رودة مستقیم ، رکتوم .