کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رژه رفتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رژه رفتن
لغتنامه دهخدا
رژه رفتن . [ رَ / رِ ژَ / ژِ رَ ت َ ] (مص مرکب ) عبور جمعی از سپاهیان با نظم و انضباط مخصوص از پیش شاه یا فرمانده نظامی . (یادداشت مؤلف ).
-
رژه رفتن
دیکشنری فارسی به عربی
استعراض , قوات
-
واژههای مشابه
-
رژه گرفتن
لغتنامه دهخدا
رژه گرفتن . [ رَ / رِ ژَ / ژِ گ ِ رِ ت َ ] (مص مرکب ) ایستادن فرمانده تا رژه روندگان از پیش وی بگذرند. (یادداشت مؤلف ).
-
میدان رژه
دیکشنری فارسی به عربی
استعراض
-
رژه رونده
دیکشنری فارسی به عربی
متظاهر
-
جستوجو در متن
-
paraded
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پارادوکس، رژه رفتن
-
parading
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پارادوکس، رژه رفتن
-
parade
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رژه، نمایش، تظاهرات، جلوه، سان، میدان رژه، خود نمایی، جولان، نمایش با شکوه، عملیات دسته جمعی، اجتماع مردم، رژه رفتن
-
parades
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نمایش ها، رژه، نمایش، تظاهرات، جلوه، سان، میدان رژه، خود نمایی، جولان، نمایش با شکوه، عملیات دسته جمعی، اجتماع مردم، رژه رفتن
-
defiling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
افسردگی، الوده کردن، بی حرمت کردن، بی عفت کردن، رژه رفتن، ملوی کردن
-
filed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ثبت شده، ضبط کردن، بایگانی کردن، سوهان زدن، ساییدن، در پرونده گذاشتن، در بایگانی نگاه داشتن، در صف راه رفتن، رژه رفتن
-
trooping
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سربازگیری، فراهم کردن، گرد اوردن، فراهم امدن، دسته دسته شدن، رژه رفتن
-
defile
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فروریختن، گردنه، گذرگاه، الوده کردن، بی حرمت کردن، بی عفت کردن، رژه رفتن، ملوی کردن