کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رِنای هسته ای ناهمگن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
charged transfer RNA, acylated tRNA, amino acylated tRNA
رِنای ناقل باردار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] رِنای ناقلی که آمینواسید مربوط را حمل میکند متـ . رِنان باردار charged tRNA
-
transfer-messenger RNA
رِنای ناقل ـ پیک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] مولکول رِنایی که ویژگیهای رِنای پیک و رِنای ناقل را دارد و در آزادسازی رِناتنهای متصل به انتهای رِناپها نقش دارد اختـ . رِنای ناپ tmRNA
-
suppressor transfer RNA
رِنای ناقل سرکوبگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] رِنان جهشیافتهای که یک رمزۀ بیمعنا را در یک رِناپ شناسایی و ترجمه میکند اختـ . رِنان سرکوبگر suppressor tRNA
-
isoaccepting transfer RNA, isoacceptor transfer RNA, transfer RNA isoacceptor
رِنای ناقل همسانپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] هریک از رِنانهایی که با پادرمزههای مختلف آمینواسید یکسانی را حمل میکند اختـ . رِنان همسانپذیر isoaccepting tRNA, isoacceptor tRNA
-
cognate transfer RNA
رِنای ناقل همشناسا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] هریک از رِناهای ناقلی که یک زیمایۀ خاص آنها را شناسایی و باردار میکند اختـ . رِنان همشناسا cognate tRNA
-
nascent RNA
رِنای نیمساخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] هر مولکول رِنای درحالساختهشدن
-
small cytoplasmic RNA
رِنای کوچک میانیاختهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-ژنشناسی و زیستفنّاوری] رِناکی که در میانیاختۀ هوهستهایها دیده میشود اختـ . رِناکم scRNA
-
جستوجو در متن
-
reef complex
همتافت آبسنگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی] مجموع هستۀ آبسنگ و مواد ناهمگن و چند پارۀ مجاور آن که از سایش هسته ایجاد شدهاند
-
heteronuclear
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هسته ای هسته ای
-
homonuclear
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هسته ای هسته ای
-
nucleate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هسته ای، بشکل هسته شدن، تشکیل هسته دادن، جمع شدن، هسته دار، دارای هسته
-
کالاندریا
واژهنامه آزاد
/kəˈlændrɪə/ در صنعت هسته ای، قطعۀ اساسی و مهم راکتور هسته ای که قلب راکتور محسوب می شود؛ بخش اصلی راکتور هسته ای.
-
nucleating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هسته ای، بشکل هسته شدن، تشکیل هسته دادن، جمع شدن
-
nucleated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
هسته ای، بشکل هسته شدن، تشکیل هسته دادن، جمع شدن
-
binucleate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دو هسته ای، دوهستهای، دارای دو هسته