کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رَکُون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رَکُون
لهجه و گویش بختیاری
rakun لرزش، لرزه rakun iyâra>:مىلرزد> .
-
واژههای مشابه
-
رکون
فرهنگ فارسی معین
(رُ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - آسودن ، آرام یافتن . 2 - به سوی کسی یا چیزی متمایل شدن .
-
رکون
لغتنامه دهخدا
رکون . [ رُ] (ع مص ) میل کردن بسوی کسی و آرمیدن . قال اﷲ تعالی : و لاترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار (قرآن 113/11). (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). آرام گرفتن و میل کردن به چیزی . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). میل کردن به چیزی . (از ترجمان جرجا...
-
رکون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] rokun ۱. متمایل شدن بهسوی کسی یا چیزی.۲. آرام گرفتن؛ آرام یافتن.
-
واژههای همآوا
-
رکون
فرهنگ فارسی معین
(رُ) [ ع . ] (مص ل .) 1 - آسودن ، آرام یافتن . 2 - به سوی کسی یا چیزی متمایل شدن .
-
رکون
لغتنامه دهخدا
رکون . [ رُ] (ع مص ) میل کردن بسوی کسی و آرمیدن . قال اﷲ تعالی : و لاترکنوا الی الذین ظلموا فتمسکم النار (قرآن 113/11). (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). آرام گرفتن و میل کردن به چیزی . (آنندراج ) (غیاث اللغات ). میل کردن به چیزی . (از ترجمان جرجا...
-
رکون
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] [قدیمی] rokun ۱. متمایل شدن بهسوی کسی یا چیزی.۲. آرام گرفتن؛ آرام یافتن.
-
جستوجو در متن
-
رکوح
لغتنامه دهخدا
رکوح . [ رُ ] (ع مص ) میل کردن بسوی کسی و یار گردیدن و آرام گرفتن به وی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رکون . (یادداشت مؤلف ). رجوع به رکون شود.
-
رُکْنٍ
فرهنگ واژگان قرآن
هر چيزي است که ساختمان ، بعد از بنيان بر آن تکيه دارد مانند ستون و پايه.(رکون اعتمادي است که توأم با ميل باشد ،به معناي ميل کردن به سوي چيزي و تسکين دادن خاطر به وسيله آن است ، و کلمه رکن به معناي ناحيه قويتر و اصلی تر هر چيز است )
-
تَرْکَنُ
فرهنگ واژگان قرآن
اندکي متمايل شوي (رکون اعتمادي است که توأم با ميل باشد ،به معناي ميل کردن به سوي چيزي و تسکين دادن خاطر به وسيله آن است ، و کلمه رکن - به ضم اول آن - به معناي ناحيه قويتر و اصلی تر هر چيز است )
-
لَا تَرْکَنُواْ
فرهنگ واژگان قرآن
حتی کمی متمايل نشويد -حتی به مقدار کم هم دل خوش نکنید(رکون اعتمادي است که توأم با ميل باشد ،به معناي ميل کردن به سوي چيزي و تسکين دادن خاطر به وسيله آن است ، و کلمه رکن - به ضم اول آن - به معناي ناحيه قويتر و اصلی تر هر چيز است )
-
غصون
لغتنامه دهخدا
غصون . [ غ ُ ] (ع اِ) ج ِ غُصن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). شاخه های درخت . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). رجوع به غصن شود : گفته هر برگ وشکوفه ٔ آن غصون دم به دم یا لیت قومی یعلمون . مولوی (مثنوی ).پس نشان نشف آب اندر غصون آن بود که می نجنبد در رکون...