کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رَقَبَةٍ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
رقاب
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ رَقَبَة] [قدیمی] reqāb = رقبه
-
رقبات
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ رَقَبَة] [قدیمی] raqabāt = رقبه
-
رقب
لغتنامه دهخدا
رقب . [ رَ ] (ع اِ) ج ِ رَقَبَة. (منتهی الارب ). رجوع به رقبة شود.
-
رقوب
لغتنامه دهخدا
رقوب . [ رَ ] (ع مص ) یا رُقوب . رقابة. (ناظم الاطباء). رِقبَة. (از منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به رقابة و رقِبَة. رِقبان و رَقَبَه شود.
-
رقبات
لغتنامه دهخدا
رقبات . [ رَ ق َ ] (ع اِ) ج ِ رَقَبِة. (منتهی الارب )(ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به رقبة شود.
-
رقبات
فرهنگ فارسی معین
(رَ قَ) [ ع . ] (اِ.) جِ رقبه .
-
ارقب
لغتنامه دهخدا
ارقب . [ اَ ق ُ ] (ع اِ) ج ِ رَقَبه .
-
رقاب
فرهنگ فارسی معین
(رِ) [ ع . ] (اِ.) جِ رقبه . 1 - گردن ها. 2 - پس گردن ها.
-
رِّقَابِ
فرهنگ واژگان قرآن
گردنها (جمع رقبه است و اصطلاحاً در مورد برده ها نيز استعمال مي شود چون قيد بردگي به گردن دارند )
-
رقابة
لغتنامه دهخدا
رقابة. [ رَ ب َ ] (ع مص ) مصدر به معانی رِقبَة. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). انتظارکردن و چشم داشتن . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || نگهبانی کردن چیزی را. (ناظم الاطباء). رجوع به رقبة شود. || رسن در گردن کسی انداختن . (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
-
رقب
لغتنامه دهخدا
رقب . [ رَ ق َ ] (ع اِمص ) ستبری گردن . (منتهی الارب ). ستبری گردن . ج ، رُقُب . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). ستبری گردن . اسم است از ارقب . (از اقرب الموارد). || (اِ) ج ِ رَقَبَة. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (متن اللغة). رجوع به رقبة شود.
-
رقبان
لغتنامه دهخدا
رقبان .[ رِ ] (ع مص ) مصدر به معانی رِقبَة. (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). مصدر به معنی رَقابَه . (ناظم الاطباء). چشم داشتن . (المصادر زوزنی ) (دهار) (تاج المصادر بیهقی ) (آنندراج ). انتظار کردن . (آنندراج ). راه نگاه داشتن . (المصادر زوزنی ). رجوع ب...
-
رقبان
لغتنامه دهخدا
رقبان . [ رَ ق َ] (اِخ ) الاشعرالرقبان شاعری است . قیل . ورث مالا عن رقبة؛ ای عن کلالة و لم یرثه عن آبائه . (منتهی الارب ).
-
پشت گردن
لغتنامه دهخدا
پشت گردن . [ پ ُ ت ِ گ َ دَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) قفا. پس سر. سپس گردن . پی سر. پشت سر. رَقبة. (منتهی الارب ).
-
بی فرزندی
لغتنامه دهخدا
بی فرزندی . [ ف َزَ ] (حامص مرکب ) فرزند نداشتن . دارای فرزند نبودن :رقبة؛ بی فرزندی . ذیل ؛ بی فرزندی زن . (منتهی الارب ).