کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رَبْوَةٍ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
ربوط
لغتنامه دهخدا
ربوط. [ رُ ] (اِخ ) چم هندی . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6). رجوع به چم هندی شود.
-
ربوط
لغتنامه دهخدا
ربوط. [ رُ ] (اِخ ) نام یکی از پاسگاههای بخش مرکزی موسیان شهرستان دشت میشان . هوای آن گرمسیر و سکنه ٔ آن فقط مأموران انتظامی است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
ربوة
لغتنامه دهخدا
ربوة. [ ] (اِخ ) محمدبن احمدبن عبدالعزیز دمشقی . او راست : المواهب الکمیة فی شرح فرایض السراجیة. وی بسال 764 هَ . ق . درگذشته است . (یادداشت مرحوم دهخدا).
-
ربوة
لغتنامه دهخدا
ربوة. [ رَ ب ُ وَ ] (اِخ ) رَبَوة. مراد از زمین بیت المقدس است بجهت آنکه بلندترین زمینهاست ، گویند که زمین بیت المقدس از زمین هند چهار فرسخ بلندتر است . (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
-
ربوة
لغتنامه دهخدا
ربوة. [ رَب ْ وَ ] (ع اِ) ربوة. زمین بلند. (غیاث اللغات ) (ازمنتخب اللغات ) (از آنندراج ). فراز. (نصاب الصبیان ).
-
ربوة
لغتنامه دهخدا
ربوة. [ رِب ْ وَ ] (ع اِ) رَبْوة. رُبْوة. رِبْوَت . زمین بلند. رجوع به رِبْوَت شود.
-
ربوة
لغتنامه دهخدا
ربوة. [ رُ ب ُ وَ ] (ع اِ) رِبْوة. پشته و جای بلند. (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
-
ربوة
لغتنامه دهخدا
ربوة. [ رُب ْ وَ ] (اِخ ) رُبْوة.رِبْوة. رَبْوة. راویان گویند آن عبارت از دمشق است و در دمشق در دامنه ٔ کوه قاسیون و در یک فرسخی آن ، وجایگاهی است که در هیچ جا در زیبایی و صفا و خرمی نظیر ندارد و آن مسجدی است مشرف بر وی ، و نهر ثورا اززیر آن می گذرد ...
-
جستوجو در متن
-
ربوت
لغتنامه دهخدا
ربوت . [ رُ ب ُ وَ ] (از ع ، اِ) ربوة. رَبْوة. رُبْوة. رجوع به رِبْوة شود.
-
نوک تپه
دیکشنری فارسی به عربی
ربوة
-
تیزی یا برامدگی خاک از اب
دیکشنری فارسی به عربی
ربوة
-
ربی
لغتنامه دهخدا
ربی . [ رُ ] (ع اِ) ج ِ رُبْوة. رَبْوة. رِبْوة. ربوة الرابیة؛ ما ارتفع من الارض . (قطر المحیط) : دلم را بتماشای صحرا نظری است و جانم را به مطالعه ٔ رُبی و ریاض التفاتی . (سندبادنامه ص 135).
-
ماهور
دیکشنری فارسی به عربی
تل , ربوة
-
قله
دیکشنری فارسی به عربی
ذروة , ربوة , قمة , نقطة
-
رباء
لغتنامه دهخدا
رباء. [ رُ ] (ع اِ) ج ِ ربوة، بمعنی زمین مرتفع. (از معجم البلدان ). رُبی ̍. رُبا.