کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رو دادن به کسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رو دادن به کسی
لهجه و گویش تهرانی
کسی را گستاخ کردن
-
واژههای مشابه
-
رُو
لهجه و گویش تهرانی
رُخ، صورت، چهره، گونه، دیم،طرف،جهت
-
خاله رو رو
لهجه و گویش تهرانی
خاله زنک ،شلخته
-
رو تو رو باز شدن
لهجه و گویش تهرانی
خودمانی شدن
-
گستاخ رو
لغتنامه دهخدا
گستاخ رو. [ گ ُ رَ / رُو ] (نف مرکب ) بیباک رو. آنکه در رفتار ملاحظه از چیزی نکند : گستاخ روان آن گذرگاه کردند درون آن حرم راه .نظامی .
-
گشاده رو
لغتنامه دهخدا
گشاده رو. [ گ ُ دَ / دِ ] ص مرکب ) روباز مقابل روبسته . چهره ٔ روپوش نگرفته . بی حجاب : خوبرویان گشاده رو باشندتو که روبسته ای مگر زشتی ؟ سعدی .اما در خلوت با خاصان گشاده رو و خوشخو آمیزگار اولیتر. (گلستان ). || خوشگل . مقبول . زیبا : زآن روی که بس گ...
-
کره رو
لغتنامه دهخدا
کره رو. [ ک َ رَ رَ / رُو ] (اِ) در تداول مردم قزوین ؛ نوعی انگور. (یادداشت مؤلف ).
-
کالسکه رو
لغتنامه دهخدا
کالسکه رو. [ ل ِ ک َ / ک ِ رَ / رُو ] (ص مرکب ) راه و جاده ای که قابل عبور برای کالسکه باشد.
-
پریرو
فرهنگ نامها
(تلفظ: pari ru) (= پری چهر) ، ← پری چهر.
-
خوبرو
فرهنگ نامها
(تلفظ: xub ru) دارای چهرهای زیبا ، زیبا .
-
فرّخ رو
فرهنگ نامها
(تلفظ: farrox ru) (= فرخ چهر) ، ← فرخ چهر .
-
سمنرو
فرهنگ نامها
(تلفظ: saman ru) (= سمن چهر) ، ← سمن چهر .
-
سیمینرو
فرهنگ نامها
(تلفظ: simin ru) (= سیمین عذار) ، ← سیمین عذار .
-
sewer
فاضلابرو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] هریک از مجاری بزرگ و لولهها و تونلهای جمعآوری فاضلاب در شهرها