کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رویۀ سپر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
رویه
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: ruɂa طاری: düma طامه ای: dima طرقی: düma کشه ای: dima نطنزی: duma
-
رویه
لهجه و گویش تهرانی
ضد آستر
-
face reinforcement
گُردۀ رویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] گُردۀ جوش در طرفی از اتصال که جوشکاری بر روی آن انجام گرفته است
-
tread pattern, tread design, tread 2
نقش رویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] طرح نظاممندی از آجها و شیارها و شیارکها بر رویۀ تایر
-
یک رویه
لغتنامه دهخدا
یک رویه . [ ی َ / ی ِ رو ی َ / ی ِ ] (ص نسبی )دارای یک روی . ضد دورویه . (ناظم الاطباء). هر چیز که آن دورویه نباشد. (برهان ) (از آنندراج ) : زان زیادت پذیری و نقصان که تو یک رویه ای به سان قمر. سنایی . || پشت و روی یکی . مقابل دورویه : اطلس یک رویه ....
-
top coat 1
آسفالت رویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] قشر آسفالت نرمی که در بالاترین لایۀ روسازی راه ریخته میشود متـ . رویه
-
subtread, tread base
زیرساخت رویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] یکی از دو لایۀ رویه که به مَنجید نزدیکتر و آمیزۀ آن نرمتر از آمیزۀ روساخت رویه است
-
tread splice
سروصل رویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] اتصال دو سر رویه
-
face crack
تَرَک رویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] ترکی که در رویۀ جوش یا بر روی تاج مهرهها درجهت موازی یا عمود بر راستای جوشکاری به وجود میآید
-
surface texture
بافت رویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری ـ جادهای] بافت شیارداری که در سطح رویۀ راه با برسهای سیمی بهصورت نامنظم در جهت عرضی ایجاد میشود تا اصطکاک بافت سطحی افزایش یابد و آبهای سطحی بهراحتی عبور کند
-
surface treatment
بهسازی رویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] پوشاندن هریک از لایههای آسفالت با قیر همراه با شن یا بدون آن
-
curvature of a surface, curved surface
خمیدگی رویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] در نقطهای از یک رویه در یک راستا، خمیدگی علامتدار برش آن رویه در آن نقطه در راستای مفروض
-
top cap, tread cap, toe cap
روساخت رویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] لایۀ فوقانی و نقشدار رویه
-
adventitia
رویه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] خارجیترین لایۀ متشکل از بافت همبند که عضو را میپوشاند
-
tread 1
رویه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] بیرونیترین بخش تایر، شامل آج و بستر آن، که با سطح جاده تماس دارد