کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رویهم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رویهم
دیکشنری فارسی به عربی
کلية
-
واژههای مشابه
-
رویهم انباشتن
دیکشنری فارسی به عربی
جمع , مصرف , هرم
-
رویهم قراردادن
دیکشنری فارسی به عربی
غطاء
-
رویهم قرار دادن
دیکشنری فارسی به عربی
رقق
-
جوایز رویهم انباشته
دیکشنری فارسی به عربی
جائزة اولي
-
واژههای همآوا
-
روی هم
فرهنگ فارسی معین
(یِ هَ) (ق مر.) جمعاً، مجموعاً.
-
روی هم
لغتنامه دهخدا
روی هم . [ ی ِ هََ ] (ق مرکب ) جمعاً. مجموعاً. (فرهنگ فارسی معین ). مجموع . (یادداشت مؤلف ) (لغات فرهنگستان ). || چیزی بالای چیز دیگری . (فرهنگ فارسی معین ).- روی هم رفتن ؛ متراکم شدن . (یادداشت مؤلف ).
-
روی هم
فرهنگ فارسی عمید
(قید) [مجاز] ruyeham جمعاً؛ کلاً.
-
جستوجو در متن
-
overlap
دیکشنری انگلیسی به فارسی
همپوشانی، رویهم افت، روی هم افتادن، رویهم افتادن، اصطکاک داشتن، اشتراک داشتن
-
overlaps
دیکشنری انگلیسی به فارسی
همپوشانی، رویهم افت، روی هم افتادن، رویهم افتادن، اصطکاک داشتن، اشتراک داشتن
-
obvolute
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انشعاب، رویهم افتاده، منقض شده
-
hotchpot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یخچال، رویهم ریختن اموال