کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رویش انشعابی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
رویش شاخه
دیکشنری فارسی به عربی
نبتة
-
increment borer, increment boring tool
متۀ رویشسنج
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] متهای فلزی و توخالی که آن را در تنۀ درخت فرومیکنند و استوانهای از چوب درخت را با آن بیرون میآورند تا رویش درخت را بر پایۀ آن اندازهگیری کنند
-
increment core
مغزی رویشنما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] استوانهای از چوب درخت که با متۀ رویشسنج از درخت استخراج میشود
-
mean annual increment, MAI
میانگین رویش سالانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] رویش کل درخت یا توده تا سن معین تقسیم بر همان سن
-
increment felling
برش رویشافزا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] تُنُکسازی شدید در نزدیکی پایان دوره برای تحریک رویش درختان باقیمانده
-
bone dysplasia
دُشرویش استخوان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] نوعی بدشکلی که به علت اختلال سوختوساز به وجود میآید و باعث کوتاهی یا کوتولگی میشود
-
cementum hyperplasia, cementosis
بیشرویش ساروجه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] رسوب زیاد ساروجۀ ثانویه بر روی ریشۀ دندان که براثر ضربه یا آماس موضعی یا عوامل دیگر و بعضاً به علتی ناشناخته پدید میآید متـ . بیشساروجگی hypercementosis
-
periodic increment
رویش دورهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] رویش درخت یا توده در طول مدت معین که معمولاً ده یا بیست ساله است
-
current annual increment, CAI
رویش سالانۀ جاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] رویش درخت یا توده در یک دورۀ یکسالۀ معین
-
periodic annual increment, PAI
رویش سالانۀ دورهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] رویش درخت یا توده در یک دورۀ زمانی معین که بر طول دوره، برحسب سال، تقسیم میشود
-
دارای رویش برونی
دیکشنری فارسی به عربی
منفتح
-
جستوجو در متن
-
twig
سرشاخه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] انشعابی نورسته از انتهای شاخه که معمولاً متعلق به فصل سپریشدۀ رویش است
-
shoot
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شلیک، فرزند، انشعاب، رویش انشعابی، رویش شاخه، درد، حرکت تند و چابک، رگه معدن، زدن، رها کردن، پرتاب کردن، جوانه زدن، درکردن، گلوله زدن، رها شدن، امپول زدن، فیلمبرداری کردن، عکسبرداری کردن، درد کردن، سبز شدن
-
shoots
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شاخه ها، فرزند، انشعاب، رویش انشعابی، رویش شاخه، درد، حرکت تند و چابک، رگه معدن، زدن، رها کردن، پرتاب کردن، جوانه زدن، درکردن، گلوله زدن، رها شدن، امپول زدن، فیلمبرداری کردن، عکسبرداری کردن، درد کردن، سبز شدن