کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رویاروی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
رویاروی
معنی
(ق مر.) روبرو، مقابل .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
رویاروی
فرهنگ فارسی معین
(ق مر.) روبرو، مقابل .
-
رویاروی
لغتنامه دهخدا
رویاروی . (ق مرکب ) مواجه و روبروی و مقابل . (ناظم الاطباء) (از یادداشت مؤلف ) : یا بزرگی و عز و نعمت و جاه یا چو مردانت مرگ رویاروی . حنظله ٔ بادغیسی .خوبیش از بهار زیباروی خانه و باغ برده رویاروی .نظامی .
-
رویاروی
فرهنگ گنجواژه
رودررو.
-
واژههای مشابه
-
رویاروی شدن
دیکشنری فارسی به عربی
لقاء
-
جستوجو در متن
-
مقابله
فرهنگ واژههای سره
روبه رویی، رویاروی
-
مواجهه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: مواجَهَة] movājehe رویاروی شدن؛ روبهرو شدن با کسی.
-
خطاب
فرهنگ فارسی معین
(خِ) [ ع . ] (اِ.) سخنی که رویاروی گفته شود.
-
مواجه
فرهنگ فارسی معین
(مُ جِ) [ ع . ] (اِفا.) رویاروی ، مقابل .
-
روبارو
فرهنگ فارسی عمید
(قید) ‹روباروی› [قدیمی] rubāru ۱. برابر هم؛ روبهرو؛ رویدرروی؛ رویاروی.۲. از مقابل.
-
encountered
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مواجه شده، روبرو شدن، مواجه شدن با، رویاروی شدن، ملاقات کردن، تصادف کردن، مصادف شدن با، دست بگریبان شدن با
-
لقاء
دیکشنری عربی به فارسی
رويارويي , روياروي شدن , برخورد , روبروشدن , مواجه شدن با , مصادف شدن با , دست بگريبان شدن با , مواجهه , تصادف
-
وجاه
لغتنامه دهخدا
وجاه . [ وَ / وِ / وُ ] (ع ق ) روباروی . رویاروی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد): قعدت وجاهک (مثلثة)؛ یعنی نشستم رویاروی تو، همچنین است قعدت تجاهک . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد).
-
جلو
واژگان مترادف و متضاد
۱. برابر، روبرو، رویاروی، مقابل ۲. قبال، قدام ۳. پیش، نزد ۴. لگام، عنان ≠ پشت، خلف، دبر