کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رؤیا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رؤیا
لغتنامه دهخدا
رؤیا. [ رُءْ ] (ع اِ) خواب دیدن . (دهار) (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). خواب که دیده شود. ج ، رُؤی ̍. (منتهی الارب ). آنچه در خواب بینند. ج ، رؤی . (از آنندراج ) (از غیاث اللغات ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). هرآنچه در خواب بینند. بخج...
-
واژههای مشابه
-
رویا
واژگان مترادف و متضاد
احلام، خواب، نوم، واقعه ≠ بیداری، یقظه
-
رویا
فرهنگ فارسی معین
(رُ) [ ع . رؤیا ] (اِ.) آن چه انسان در خواب بیند.
-
رویا
لغتنامه دهخدا
رویا. (از ع ، اِ) رؤیا. (ناظم الاطباء) (از برهان ). رجوع به رؤیا شود.
-
رویا
لغتنامه دهخدا
رویا. (سریانی ، اِ) اسم سریانی عنب الثعلب است . (از اختیارات بدیعی ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رجوع به عنب الثعلب شود.
-
رویا
لغتنامه دهخدا
رویا. (نف ) روینده و هر چیز که از زمین روید. (ناظم الاطباء) (برهان ). روینده . (انجمن آرا) (آنندراج ) : قیاس از درختان رویا چه گیری . خاقانی .ز یک چشمه رویا شده دانه شان دو چشمه شده آسیاخانه شان .نظامی .
-
رویا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹رویان› ruyā ۱. روینده.۲. آنچه از زمین میروید، مانند گیاه؛ آنچه رشد و نمو میکند.
-
رویا
دیکشنری فارسی به عربی
روية
-
رویا
واژهنامه آزاد
چیزی که انسان در خواب میبیند
-
vegetative cell
یاختۀ رویا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] ← شکل رویا
-
vegetative form
شکل رویا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] مرحلهای که در آن اندامگان رشد و تغذیه و تکثیر فعالانه دارد متـ . یاختۀ رویا vegetative cell
-
رویا دیدن
دیکشنری فارسی به عربی
حلم
-
خواب و رویا
فرهنگ گنجواژه
رویا.