کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رؤد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
کش رود
لغتنامه دهخدا
کش رود. [ ک َ ] (اِخ ) دهی است از بخش طالقان شهرستان تهران واقع در 15هزارگزی باختر شهرک و سه هزارگزی راه عمومی مالرو قزوین به طالقان با 164تن سکنه . آب آن از چشمه و رود محلی و محصول غلات و گردو و سیب زمینی و پیاز. شغل اهالی زراعت و گلیم و جاجیم بافی ...
-
کش رود
لغتنامه دهخدا
کش رود. [ ک َ ] (اِخ ) نام رودی است به جنوب غربی افغانستان . (یادداشت مؤلف ).
-
کشف رود
لغتنامه دهخدا
کشف رود. [ ک َ ش َ ] (اِخ ) یکی از شعب هریرود است که سرچشمه ٔ آن نزدیک سرچشمه ٔ اترک در کوههای هزار مسجد است و پس از مشروب کردن رادکان و چناران از شمال مشهد گذشته در پل خاتون به هریرود می ریزد. (از جغرافیای سیاسی کیهان ) : کشف رود چون رود زرداب شدزمی...
-
کیوه رود
لغتنامه دهخدا
کیوه رود. [ ] (اِخ ) نام رودخانه ای است که قسمتی از آن تاآنجا که داخل رود لادین می شود سرحد بین ایران و عراق را تشکیل می دهد. (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 41).
-
کیوه رود
لغتنامه دهخدا
کیوه رود. [ کی وَ / رو ] (اِخ ) دهی از دهستان آلوت است که در بخش بانه ٔ شهرستان سقز واقع است و 300 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
گومان رود
لغتنامه دهخدا
گومان رود. (اِخ ) از شعبه های مهم رود آجی چای تبریز یا تلخ رود است . (جغرافیایی طبیعی کیهان ص 82).
-
کره رود
لغتنامه دهخدا
کره رود. [ ک َ رَ ] (اِخ ) قصبه ای است میان اصفهان و همدان و ظاهراً کرج ابودلف همین قصبه است . (یادداشت مؤلف ). مغولان آن را ترکان موران گویند. (تاریخ غازانخان چ اروپا ص 73) : در نواحی کره رود آن دو لشکر (لشکر ملک ارسلان عزالدین قیماز والی اصفهان و ...
-
کرزان رود
لغتنامه دهخدا
کرزان رود. [ ] (اِخ ) از توابع رود اور است در کنار الوندکوه . (از نزهةالقلوب چ دبیرسیاقی ص 82). از بلوکات ولایت تویسرکان است . 18 قریه و 600 تن جمعیت دارد و مرکز آن کرزان است . (یادداشت مؤلف ). || مرکز بلوک کرزان رود در ولایت تویسرکان است . (یادداشت...
-
گاوینه رود
لغتنامه دهخدا
گاوینه رود. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان تیرچائی بخش ترکمان شهرستان میانه ، واقع در 14 هزارگزی خاور بخش و4 هزارگزی شوسه ٔ میانه به تبریز، کوهستانی ، معتدل ، دارای 848 تن سکنه . آب آنجا از گاوینه رود، محصول آنجا غلات ، نخودسیاه ، و بزرک ، شغل اهال...
-
گاوه رود
لغتنامه دهخدا
گاوه رود. [ وَ ] (اِخ ) مغرب همدان . رجوع به گاو رود و دیاله شود.
-
کشه رود
لغتنامه دهخدا
کشه رود. [ ک َ ش ِ ] (اِخ ) دهی است جزء دهستان رودبار بخش معلم کلایه ٔ قزوین واقع در 2 هزارگزی باختری معلم کلایه و 38 هزارگزی راه عمومی . با 103تن سکنه . آب آن از رودخانه ٔ اسب مردو راه مالرو است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
کوره رود
لغتنامه دهخدا
کوره رود. [ رَ / رِ رو ] (اِخ ) حومه ٔ ولایت ایراهستان از کوره ٔ اردشیرخوره است . (نزهةالقلوب چ لیدن ص 125).
-
گرگ رود
لغتنامه دهخدا
گرگ رود. [ گ ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان تنکابن است . (ترجمه سفرنامه ٔ مازندران و استرآباد رابینو ص 143). ناحیتی است خرد به دیلمان از دیلم خاصه . (حدوداالعالم ).
-
گرگان رود
لغتنامه دهخدا
گرگان رود. [ گ ُ ] (اِخ ) از بلوکات طوالش گیلان . عده ٔ قری 26، مساحت 15 فرسخ و مرکز بازار گرگانرود است . حد شمالی آستارا و بحر خزر، شرقی بحر خزر، جنوبی ییلاقات اردبیل و غربی اسالم و محلات اردبیل . (جغرافیای سیاسی کیهان ص 29). ناحیه ای است کوهستانی ....
-
گرگان رود
لغتنامه دهخدا
گرگان رود. [ گ ُ ] (اِخ ) از جبال آلاداغ در حدود بجنورد سرچشمه گرفته به سمت مغرب جاری است و شعبات متعددی مانند جاجرم و پشت بسطام ضمیمه آن گردیده با پیچ و خم زیادی از کوه ها گذشته و از صحرای کوکلان و شهر قدیم گرگان و دشت ترکمن و شمال استرآباد میگذرد و...