کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رونة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رونة
لغتنامه دهخدا
رونة. [ ن َ ] (ع اِ) معظم چیزی . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || سرگین . (دهار).
-
واژههای مشابه
-
رونه
لغتنامه دهخدا
رونه . [ ن َ / ن ِ ] (اِخ ) نام دیهی در نزدیکی نیشابور که ابوالفرج رونی شاعر معروف بدانجا منسوب است . رجوع به دیوان ابوالفرج رونی چ چاپکین ص 171 و ماده ٔ ابوالفرج بن مسعود و فرهنگ فارسی معین بخش اعلام شود.
-
رُونَه
لهجه و گویش بختیاری
runa 1. توان، قدرت؛ 2. امید.
-
رُونَه
لهجه و گویش بختیاری
runa چوبهاى دو طرف خرمنکوب که سایراجزا بر آنها استوار است (تصویر) چونورگ.
-
جستوجو در متن
-
رون
لغتنامه دهخدا
رون . (اِخ ) نام قصبه ای است از هند که زادگاه ابوالفرج رونی است . (فرهنگ جهانگیری ) (از برهان ). این قول خطاست و او از اهل رونه است که از قرای نیشابور است . رجوع به ماده ٔ رونه شود.
-
دشت خاوران
لغتنامه دهخدا
دشت خاوران . [ دَ ت ِ وَ ] (اِخ ) ولایتی است معروف از خراسان و از این جاست رونه و مهنه و نسا و ابیورد و دره گز. (از آنندراج ). رجوع به خاوران شود.
-
تارار
لغتنامه دهخدا
تارار. (اِخ ) مرکز بخشی است در ایالت رُن که در شهرستان ویل فرانش واقع است و 10142 تن سکنه دارد. تجارت غلات ، دارای کارخانه های مهم نساجی و کلاه سازی . قاموس الاعلام ترکی آرد: تاراره ، نام قصبه ای ، مرکز ناحیه ایست در ایالت رونه از فرانسه .در 32هزارگز...
-
ابوالفرج
لغتنامه دهخدا
ابوالفرج . [ اَ بُل ْ ف َ رَ ] (اِخ ) ابن مسعود رونی شاعر مشهور. در مولد او اختلاف است بعضی گویند رونه قریه ای است به نیشابور از محال خاوران و برخی گفته اند رونه موضعی است به لاهور و قول ثالثی نیز هست و آن قول صاحب مجمعالفصحا است که گوید:اصلش از رونه...