کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
روش بی هنجار کاهی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
رؤش
لغتنامه دهخدا
رؤش . [ رَ ئو ] (ع ص ) مرد صاحب گوش بسیارموی . (از منتهی الارب ) (از معجم متن اللغه ). || مردی که موی چهره اش بسیار باشد. (از معجم متن اللغه ). || شتری که گوش بسیارموی داشته باشد. (از معجم متن اللغه ) (از اقرب الموارد). || مرد ضعیف . (ازمعجم متن الل...
-
رُوْش
لهجه و گویش گنابادی
rowsh در گویش گنابادی یعنی نخ ، طناب نخی یا پارچه ای
-
نیک روش
لغتنامه دهخدا
نیک روش .[ رَ وِ ] (ص مرکب ) خوش رفتار. نیک سیر. نیکورفتار.
-
شکم روش
لغتنامه دهخدا
شکم روش . [ ش ِ ک َ رَ وِ ] (اِ مرکب ) شکم رو. اسهال . (ناظم الاطباء). پیچاک شکم . شکم روه . بیرون روه . اختلاف . تردد. اطلاق . (یادداشت مؤلف ). اسهال . شکم رو. دفعمواد دفعی از روده به صورت مایع و مخلوط با ترشحات نسج پوششی روده به دفعات زیاد در شبان...
-
citation based method
روش استنادبنیاد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] روشی برای بهرهبرداری از ارجاعات ثبت اختراعات و انتشارات
-
explorative method
روش اکتشافی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] روشی برونگرایانه که در آن شناخت وضع موجود سرآغاز شناخت آینده است
-
electromagnetic method
روش الکترومغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] روشی که در آن میدانهای مغناطیسی یا الکترومغناطیسی ناشی از جریانهای مصنوعی تزریقشده به زمین اندازهگیری میشوند
-
secure method
روش امن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] روشی برای ایجاد ایمنی در تبادل دادهها
-
uphole method
روش بالاچاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] روش تهیۀ نمودار جبهۀ موج لایههای سطحی با استفاده از چشمههای واقع در عمقهای مختلف و گسترش لرزهیابها در سطح زمین
-
powder method
روش پودری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] روشی در پراش که در آن باریکۀ تکفام پرتوهای ایکس یا نوترونها را به نمونهای شامل تعداد بیشماری بلورک میتابانند و پرتوهای پراشیده را آشکارسازی میکنند
-
mortuary practice
روش تدفین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] شیوۀ عملی اجرای آداب و رسوم تدفین درگذشتگان در یک جامعه
-
quadrant method
روش چهاربخشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] ← کاوش چهاربخشی
-
access method
روش دسترسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات، مهندسی مخابرات] روش یا کد برنامهای در سامانۀ عامل رایانه که خدمات ورودی یا خروجی فراهم میکند
-
Delphi method
روش دلفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] روشی مبتنی بر بازخورد واپایشی برای کسب آرای خبرگان و رسیدن به اجماع دربارۀ موضوعهای خاص
-
cooling method
روش سرمایش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] روشی برای تعیین گرمای ویژه نمونۀ مورد نظر با مقایسۀ زمان لازم برای سرد شدن آن با زمان سرد شدن آب در همان گسترۀ دمایی