کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
روشنایی سیمابی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
روشنایی کم
دیکشنری فارسی به عربی
لمحة
-
light adaptation
سازگاری با روشنایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] سازگاری چشم با رؤیت در نور آفتاب یا نور درخشان از راه کاهش تراکم رنگیزهای حساس به نور در چشم
-
با روشنایی ضعیف تابیدن
دیکشنری فارسی به عربی
وميض
-
شبیه روشنایی نلون
دیکشنری فارسی به عربی
نيون
-
چراغهای روشنایی قدیم
واژهنامه آزاد
چراغ میشی، چراغ موشی، گردسوز، لم پا، فانوس، چراغ توری.
-
روشنایی خیره کننده و نامنظم
دیکشنری فارسی به عربی
شعلة ضويية
-
جسم قابل ارتجاعی که فضاوحتی فواصل میان ذرات اجسام را پر کرده و وسیله انتقال روشنایی و گرما میشود
دیکشنری فارسی به عربی
اثير
-
جستوجو در متن
-
incandescence
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زنجیر، روشنایی سیمابی، افروختگی
-
بط
لغتنامه دهخدا
بط. [ ب َ / ب َطط ] (اِ) بت . در عربی مرغابی را گویند. (برهان ). مرغابی . (ناظم الاطباء). جانور معروف و این معرب است . (غیاث ) (آنندراج ). جانوری است مشهور. (مؤید الفضلاء). نوعی از مرغابی . بطة، یکی ، یستوی فیه المذکر و المؤنث و لیست الهاء للتانیث ...