کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
روشان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
روشان
/ro[w]šān/
معنی
= رُوشن
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
روشان
فرهنگ نامها
(تلفظ: ro(w)šān) (= روشن) ، ← روشن .
-
روشان
فرهنگ فارسی معین
(رَ) (ص .) نک روشن .
-
روشان
لغتنامه دهخدا
روشان . [ رَ ] (ص ) بمعنی روشن است که از روشنایی و فروغ باشد. (برهان قاطع). بمعنی روشن است یعنی فروغ و ظهور. (آنندراج ). روشن راگویند چنانکه پایان پایین را خوانند. (جهانگیری ).
-
روشان
لغتنامه دهخدا
روشان .[ رَ ] (اِخ ) نام چشمه ای است . (از معجم البلدان ).
-
روشان
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] ro[w]šān = رُوشن
-
واژههای مشابه
-
بان روشان
لغتنامه دهخدا
بان روشان . (اِخ ) دهی است از بخش صالح آباد شهرستان ایلام که در 13 هزارگزی شمال صالح آباد در کنار شوسه ٔ ایلام به مهران واقع است . ناحیه ایست کوهستانی باآب و هوای معتدل و 250 تن سکنه ، آب آنجا از چشمه تأمین میشود، محصول عمده ٔ آن غلات و بزرک و لبنیا...
-
جستوجو در متن
-
روشن
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [پهلوی: rošn] ro[w]šan ۱. تابان؛ تابناک؛ درخشان.۲. افروخته.۳. [مقابلِ تاریک] جایی که نور به آن میتابد.۴. [مجاز] واضح و آشکار؛ روش؛ روشان.۵. [مجاز] آگاه؛ بصیر: ◻︎ شب مردان خدا روز جهانافروز است / روشنان را بهحقیقت شب ظلمانی نیست (سعدی۲: ۶۳۶).
-
جان در یک قالب
لغتنامه دهخدا
جان در یک قالب . [ ن ِ دَ ی َ / ی ِ ل ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از کمال محبت و اخلاص که به اتحاد و یگانگی کنند و در عرف یکجان و دو قالب گویند لیکن مستشهد آن یافته نشده . (بهار عجم ) (آنندراج ). عاشق پاک . (ناظم الاطباء). دوست یگانه . دوست خال...