کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
روستایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
rural forest management
مدیریت جنگل روستایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] ادارۀ جنگلهای روستایی باتوجهبه اهداف آنها
-
rural forest products
فراوردههای جنگل روستایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] فراوردههای جنگلی حاصل از جنگلهای روستایی
-
rural sociology
جامعهشناسی روستایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، جامعهشناسی] شاخهای از جامعهشناسی که موضوع آن مطالعۀ جوامع روستایی است و برخلاف سادهانگاری عبارتهای قالبی دربارۀ زندگی روستایی، بر مطالعۀ عمیق شیوههای زندگی روستایی و سیر تحول آنها تأکید دارد
-
lodge2
راهسرای روستایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] نوعی راهسرای ویژه که ساختمانهای آن چوبی و واقعاً یا ظاهراً ساده و روستایی است
-
جستوجو در متن
-
georgics
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جورجیکس، روستایی، ترانه روستایی
-
ريفي
دیکشنری عربی به فارسی
روستايي , دهقاني , اشعار روستايي , رعيتي
-
bucolic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
باکولیک، روستایی، اشعار روستایی، دهقانی
-
georgic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ژورژیک، روستایی، ترانه روستایی، وابسته به کشاورزی
-
مدری
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به مدر) [عربی. فارسی] [قدیمی] madari روستایی.
-
rousement
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روستایی
-
villageful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روستایی
-
villagy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روستایی
-
ruderal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روستایی
-
russificator
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روستایی
-
ruralising
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روستایی