کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
روزگانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
روزگانه
/ruzgāne/
معنی
۱. روزی.
۲. خوراک هر روزه.
۳. وظیفه؛ مزد روزانه.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
روزگانه
لغتنامه دهخدا
روزگانه . [ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، اِ مرکب ) وظیفه و مواجب و مزد و اجرت و روزینه . || جزء پیشین از سر. (ناظم الاطباء).
-
روزگانه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹روزیانه، روزینه› [قدیمی] ruzgāne ۱. روزی.۲. خوراک هر روزه.۳. وظیفه؛ مزد روزانه.