کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
روده دراوردن از پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
colonoscope, coloscope
پسرودهبین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] نوعی درونبین برای معاینۀ پسروده متـ . کولونبین
-
colonoscopy
پسرودهبینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] معاینه و بررسی داخل پسروده/کولون و انجام اقدامات تشخیصی و درمانی متـ . کولونبینی
-
colonalgia
پسرودهدرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] درد پسروده متـ . کولوندرد
-
colostomy
پسرودهسُنبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ایجاد سوراخی در دیوارۀ شکم ازطریق جراحی که در نتیجۀ آن محتویات پسروده/ کولون به بیرون راه پیدا میکند متـ . کولونسُنبی
-
enteral nutrition
تغذیۀ رودهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] فراهم کردن مواد مغذی مورد نیاز بدن و رساندن آنها به لولۀ گوارش ازطریق لوله
-
sigmoidoscopy
خمرودهبینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] بررسی راستروده و خمروده با اسبابی به نام خمرودهبین
-
rectitis, proctitis
راسترودهآماس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی، زیستشناسی] التهاب راستروده
-
rectal
راسترودهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مربوط به راستروده
-
rectectomy, proctectomy
راسترودهبَرداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] بریدن و برداشتن راستروده
-
rectalgia, proctalgia
راسترودهدرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] درد راستروده
-
enteral feeding
غذادهی رودهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[تغذیه] رساندن مواد غذایی به لولۀ گوارش ازطریق دهان، با لوله یا بدون لوله
-
enteral food
غذای رودهرس
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] مادۀ غذایی با ساختاری خاص برای افرادی که قادر به خوردن مواد غذایی معمولی نیستند و غذا را ازطریق لوله وارد رودۀ آنها میکنند
-
روده گشاد کردن
لغتنامه دهخدا
روده گشاد کردن . [ دَ / دِ گ ُ ک َ دَ ] (مص مرکب ) سکسکه کردن . (یادداشت مؤلف ).
-
روده درازی کردن
لغتنامه دهخدا
روده درازی کردن . [ دَ / دِ دِ ک َ دَ ] (مص مرکب )پرگویی کردن . پرحرفی کردن . بسیار سخن گفتن . پرچانگی کردن . کثرت کلام داشتن . اطناب کردن . در سخن گفتن بسیار طول دادن . رجوع به روده دراز و روده درازی شود.
-
small intestinal
باریکرودهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] مربوط به باریکروده