کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
روده بین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
روده بین
لغتنامه دهخدا
روده بین . [ دَ / دِ ] (نف مرکب ) فالگو. فالگیر. (ناظم الاطباء).
-
واژههای مشابه
-
کلاته روده
لغتنامه دهخدا
کلاته روده .[ ک َ ت ِ دِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان مرکزی بخش خوسف شهرستان بیرجند (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
صهروج روده
لغتنامه دهخدا
صهروج روده . [ ص َ ج ِ دَ / دِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به صهروج الامعاء شود.
-
jejunum, intestinum jejunum
تهیروده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی، زیستشناسی] بخشی از رودۀ باریک که دوازدهه را به درازروده ارتباط میدهد
-
sigmoid colon, sigmoid
خمروده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی، زیستشناسی] بخش انتهایی پسروده/کولون پایینرو که به شکل شترْگلو است و به راستروده منتهی میشود
-
rectum, straight intestine
راستروده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] بخش انتهایی فراخروده
-
enteric-coated
رودهرهشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] پوشش ویژۀ برخی از قرصها یا کپسولها که مانع از آزاد شدن و جذب محتویات آنها قبل از رسیدن به روده میشود
-
enterotoxin
رودهزهرابه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] زهرابهای که فقط بر یاختههای مخاط روده تأثیر میگذارد
-
enterolith, intestinal calculus
رودهسنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] سنگالی که در رودۀ باریک تشکیل میشود
-
راست روده
فرهنگ فارسی معین
(دِ) (اِمر.) قسمت انتهایی رودة بزرگ که به مخرج ختم می شود، رودة مستقیم ، رکتوم .
-
آب روده
لغتنامه دهخدا
آب روده . [ دَ / دِ] (اِ مرکب ) قراقر. قرقر شکم . (فرهنگ اسدی ، خطی ).
-
تلخ روده
لغتنامه دهخدا
تلخ روده . [ ت َ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) روده ای که دارای سرگین باشد. (ناظم الاطباء).
-
روده ٔ باریک
لغتنامه دهخدا
روده ٔ باریک . [ دَ / دِ ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) معاء دقاق . (لغات فرهنگستان ). رجوع به معاء دقاق و روده شود.
-
روده ٔ بزرگ
لغتنامه دهخدا
روده ٔ بزرگ . [ دَ / دِ ی ِب ُ زُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به روده شود.