کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
روتین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
روتین
معنی
(رُ) [ فر. ] (ص . اِ.) کاری که به طور منظم یا به طور معمول و مکرر انجام می شود.
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
روتین
فرهنگ فارسی معین
(رُ) [ فر. ] (ص . اِ.) کاری که به طور منظم یا به طور معمول و مکرر انجام می شود.
-
روتین
واژهنامه آزاد
کاری که به طور معمول و مکرر انجام میشود
-
روتین
واژهنامه آزاد
کاری که به طور منظم یا به طور معمول و مکرر انجام می شود
-
واژههای مشابه
-
روتين
دیکشنری عربی به فارسی
روزمره , کار عادي , جريان عادي , عادت جاري
-
جستوجو در متن
-
rattening
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روتین
-
routinizes
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روتین می کند
-
rutin
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روتین
-
rotaliform
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روتین
-
ropeable
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روتین
-
procedurally
دیکشنری انگلیسی به فارسی
به طور روتین
-
routous
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روتین
-
ratans
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روتین ها
-
routinize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روتین کردن