کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
روباروی شدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
روباروی شدن
لغتنامه دهخدا
روباروی شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) مقابلة. مواجهة. برابر شدن . مقابل شدن . مواجه شدن : با کدامین رو نمیدانم سلیم !میشود آیینه روباروی او. محمدقلی سلیم (از آنندراج ).مقابلة؛ روباروی شدن . (منتهی الارب ). و رجوع به روبرو و روباروی و روباروی کردن شود.
-
واژههای مشابه
-
روباروی کردن
لغتنامه دهخدا
روباروی کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) مقابل کردن . روبروی هم واداشتن . مواجه ساختن . مقابله نمودن . (ناظم الاطباء). و رجوع به روبرو و روبارو و روباروی و روبرو کردن شود.
-
جستوجو در متن
-
روبارو شدن
لغتنامه دهخدا
روبارو شدن . [ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) رجوع به روباروی شدن و روبرو شدن شود.
-
موارنه
لغتنامه دهخدا
موارنه . [ م ُ رَ ن َ ] (ع مص ) مواجه و مقابل شدن . (از اقرب الموارد). روباروی شدن .
-
روبارویی
لغتنامه دهخدا
روبارویی . (حامص مرکب ) تقابل . مقابلة. روبرو شدن . رجوع به روباروی شود.
-
مواجهة
لغتنامه دهخدا
مواجهة. [ م ُ ج َ هََ ] (ع مص ) روبارویی کردن . (منتهی الارب ). روباروی شدن با کسی و قرار دادن روی خود را با روی آن . (ناظم الاطباء). با هم روبرو شدن . (غیاث ) روبارو شدن . (آنندراج ). مقابله . (المصادر زوزنی ). روی به روی کسی قرار دادن . (از اقرب ال...
-
مناوحة
لغتنامه دهخدا
مناوحة. [ م ُوَ ح َ ] (ع مص ) مقابله . (تاج المصادر بیهقی ). مقابل و روباروی شدن . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
مقارحة
لغتنامه دهخدا
مقارحة. [ م ُ رَ ح َ ] (ع مص ) روباروی شدن و مقابله نمودن . قِراح . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). مواجهه . (اقرب الموارد).
-
مواجه
لغتنامه دهخدا
مواجه . [ م ُ ج ِه ْ ] (ع ص ) روباروی و مقابل . (ناظم الاطباء). روبرو. برابر. رو درروی . محاذی . مقابل . روی به روی . (یادداشت مؤلف ).- مواجه شدن ؛ روبرو شدن . مقابل شدن . رو در رو قرار گرفتن . مقابل آمدن .- || برخورد کردن .مقابل گردیدن : کار تحقیق...
-
لب
لغتنامه دهخدا
لب . [ ل َب ب ] (ع مص ) اقامت کردن . جای گرفتن . || بستن پیش بند پالان شتر را. (منتهی الارب ). || لب قمیصه حریراً؛ دوخت بر گردن پیراهنش زهی از ابریشم . (دزی ). || بر سینه ٔ کسی زدن . (منتهی الارب ) (تاج المصادر). زدن شمشیر بر موضعی از گردن که مقتل اس...
-
مقابلة
لغتنامه دهخدا
مقابلة. [ م ُ ب َ ل َ ] (ع مص ) روی فراروی کردن . (تاج المصادر بیهقی ). || روباروی شدن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). روباروی شدن و مواجه گردیدن . (از ناظم الاطباء). || با یکدیگربرابری کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (المصادر زوزنی ). || با یکدیگر برابر شد...
-
اکفال
لغتنامه دهخدا
اکفال . [ اِ ] (ع مص ) پذیرفتار گردانیدن کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). پذیرفتار گردانیدن . (ترجمان القرآن جرجانی چ دبیرسیاقی ص 18). ضامن شدن کسی را. (از اقرب الموارد). پذیرفتاری کردن . (دهار). ضامن و پذیرنده ٔ تعهد کردن . (آنندراج...
-
موازنة
لغتنامه دهخدا
موازنة. [ م ُ زَ ن َ ] (ع مص ) برابر کردن میان دو چیز. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). هذا یوازن هذا؛ این بر وزن آن است . (ناظم الاطباء). با چیزی هم وزن بودن . (غیاث ). با کسی همسنگ آمدن . (المصادر زوزنی ) (از تاج المصادر بیهقی ). || رویارو...