کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
روانکاوی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
روانکاوی
فعل
بن گذشته: روانکاوی کرد
بن حال: روانکاوی کن
دیکشنری
psychoanalysis
-
جستوجوی دقیق
-
psychoanalysis
روانکاوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] رویکردی به ذهن و اختلالهای روانی و نحوۀ درمان آنها با این فرض اساسی که بیشتر فعالیتهای ذهنی و پردازش آنها در ضمیر ناخودآگاه رخ میدهد
-
واژههای مشابه
-
روان کاوی
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (حامص .) روشی در روان - شناسی و درمان بیماری های روانی که اساس آن کاوش در گذشتة بیمار، روابط خانوادگی ، عشق و رویاهای او برای یافتن علت بیماری است .
-
روان کاوی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، حاصل مصدر) (پزشکی، روانشناسی) ravānkāvi دانش بررسی حالات روانی، روابط خانوادگی، و گذشتۀ بیمار برای درمان اختلالات روانی او.
-
کاوی
لغتنامه دهخدا
کاوی . (ع ص ) به آتش داغ دهنده به عضو. (آنندراج ). سوزنده پوست را به آهن و مانند آن . (از اقرب الموارد).
-
کاوی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] kāvi در آیین زردشتی، کسی که چشم دارد ولی حقیقت را نمیبیند. = کرپان
-
کاوی
فرهنگ فارسی معین
[ ع . ] (اِ.) دارویی که سبب سوختن و ضمناً تصلب دهانة عروق و محل بریدگی و زخم در انساج بشود و بالنتیجه مجاری عروق را به هم آرد و مسام را بند کند مانند زاج و اسیدتری کلراستیک .
-
کاوی
دیکشنری فارسی به عربی
تجويف
-
analytic rules
قواعد روانکاوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] سه قاعدۀ اصلی که زیگموند فروید برای درمان در روانکاوی برشمرد: تداعی آزاد، خویشتنداری، مقابله با کنشنمایی احساسات و رخدادها
-
analytic couch, couch
تخت روانکاوی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] در روانکاوی، تخت مطب روانکاو که بیمار بر روی آن دراز میکشد و در این حالت تداعی آزاد در ذهن او تسهیل میشود و توجه او به دنیای درون و احساساتش افزایش مییابد
-
literary psychoanalysis
روانکاوی ادبیات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] کاربرد روانکاوی در تفسیر متون ادبی
-
control analysis, supervised analysis,supervisory analysis
روانکاوی با نظارت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] درمان روانکاوانهای که کارآموز با نظارت و راهنمایی روانکاو مجرب انجام میدهد
-
orthodox psychoanalysis, classical psychoanalysis
روانکاوی سنتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] درمان روانکاوانهای که بیهیچ جرحوتعدیلی به راهکارهای بنیادین زیگموند فروید پایبند است
-
lay analysis
روانکاوی غیرپزشکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] درمان روانکاوانهای که فرد غیرپزشکی انجام میدهد که در حوزۀ نظری و عملیِ روانکاوی آموزش دیده است
-
applied psychoanalysis
روانکاوی کاربردی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] بهکارگیری اصول روانکاوی در حوزههایی غیر از حوزۀ بالینی مانند ادبیات و هنر و دین