کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
روابط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
روابط
/ravābet/
معنی
= رابطه
فرهنگ فارسی عمید
برابر فارسی
پیوند ها
دیکشنری
terms
-
جستوجوی دقیق
-
روابط
فرهنگ واژههای سره
پیوند ها
-
روابط
فرهنگ فارسی معین
(رَ بِ) [ ع . ] (اِ.) جِ رابطه ؛ پیوندها، پیوستگی ها.
-
روابط
لغتنامه دهخدا
روابط. [ رَ ب ِ ](ع اِ) ج ِ رابطة. (غیاث اللغات ) (دزی ) (ناظم الاطباء). رجوع به رابطة شود. || در اصطلاح فارسی زبانان ، ارتباط. رفت و آمد. مراوده . معاشرت . آمیزش .
-
روابط
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ رابطَة] ravābet = رابطه
-
واژههای مشابه
-
community relations
روابط اجتماع
واژههای مصوّب فرهنگستان
[جامعهشناسی] روابط میان اعضای یک اجتماع یا چند اجتماع در یک مقطع زمانی خاص و در یک عرصۀ جغرافیایی معین
-
روابط علنی
دیکشنری فارسی به عربی
اِتّصالاتٌ مُعلَنَةٌ
-
تحکیم روابط
دیکشنری فارسی به عربی
تمتين العلاقات ، توثيق العلاقات ، توطيد العلاقات
-
رشد روابط
دیکشنری فارسی به عربی
تنامي العلاقات
-
توسعه روابط
دیکشنری فارسی به عربی
تنمية العلاقات
-
گسترش روابط
دیکشنری فارسی به عربی
توسيع العلاقات
-
تجدید روابط
دیکشنری فارسی به عربی
إعادة العلاقات
-
تقویت روابط
دیکشنری فارسی به عربی
تدعيم العلاقات ، تعزيز العلاقات
-
تیرگی روابط
دیکشنری فارسی به عربی
تدهور العلاقات ، توتر العلاقات
-
تعمیق روابط
دیکشنری فارسی به عربی
ترسيخ العلاقات