کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رهض پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
رهض
لغتنامه دهخدا
رهض . [ رَ ] (ع مص ) جامه شستن . || رهض المحموم ؛ اذا اخذته الرهضاء. (از المصادر زوزنی چ بینش ص 238).
-
واژههای همآوا
-
رحض
لغتنامه دهخدا
رحض . [ رَ ] (ع اِ) مشک دریده . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ). مشک کهنه ٔ کوچکی که آب در آن سردتر از مشکهای دیگر باشد. (ازاقرب الموارد). || توشه دان کهنه . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
رحض
لغتنامه دهخدا
رحض . [ رَ ] (ع مص ) جامه شستن . (دهار) (تاج المصادر بیهقی ) (از اقرب الموارد). شستن جامه و جز آن . (ناظم الاطباء). شستن چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). و منه الحدیث فی اوانی المشرکین : ان لم تجدوا غیرها فارحضوها بالماء. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب...
-
رهز
لغتنامه دهخدا
رهز. [ رَ ] (ع مص ) حرکت و جنبش . (ناظم الاطباء). جنبش برای رفت و آمد و آن از رهس مبدل است . (از اقرب الموارد). رجوع به رهس شود.
-
رهز
لغتنامه دهخدا
رهز. [ رَ ] (ع مص ) رهزان . جنبیدن و حرکت کردن آنکه با زنی آرمیده است از روی نشاط و خوش آیندی . (از ناظم الاطباء). جنبیدن . (دهار). جنبیدن در مجامعت . (تاج المصادر بیهقی ).