کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رهبندی پای برج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
wave impedance
رهبندی موجی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] نسبت مؤلفههای عرضی میدانهای الکتریکی به مؤلفههای عرضی میدانهای مغناطیسی در داخل یک موجبَر
-
nominal impedance, impedance nominal
رهبندی نامی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] نوعی رهبندی که برای عملکرد در شرایط کار عادی طراحی شده است و معمولاً در بازۀ بسامد کاری قرار دارد
-
input impedance
رهبندی ورودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] رهبندی دو سر پایانۀ ورودی شبکهای چهارپایانهای هنگامی که پایانههای خروجی آن اتصالکوتاه هستند
-
high-impedance voltmeter
ولتسنج رهبندیبالا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] ولتسنجی دارای ورودی با رهبندی بالا که خطای اندازهگیری را کاهش میدهد
-
impedance magnetometer
مغناطیسسنج رهبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] ابزاری برای محاسبۀ تغییرات میدان مغناطیسی بر مبنای سنجش میزان تغییر در رهبندی
-
impedance scaling
مقیاسگذاری رهبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] اصطلاح یک مدار پالایه (filter circuit) برای تبدیل از مجموعۀ مقادیر معین بهنجار به مقادیر کاربردی دیگر
-
filter impedance compensator
جبرانگر رهبندی پالایه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] نوعی جبرانگر رهبندی که در دو سر یک پالایۀ الکتریکی نصب میشود
-
impedance coupling
جفتشدگی رهبندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] جفتشدگی دو مدار ازطریق رهبندی
-
common impedance coupling
جفتشدگی رهبندیمشترک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] برهمکنش دو مدار ازطریق القاوری یا ظرفیت در یک مدار مشترک
-
low-frequency impedance corrector
تصحیحکنندۀ رهبندی بسامدپایین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] شبکهای متصل به یک شبکۀ اصلی (basic network) که ترکیب آن در بسامدهای پایین رهبندی سر خط را شبیهسازی میکند
-
short-circuit impedance
رهبندی اتصالکوتاه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] رهبندی ورودی یک مدار هنگامی که پایانههای خروجی آن به یکدیگر متصل باشد
-
negative-sequence impedance
رهبندی توالیمنفی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] رهبندی مدار هنگامی که فقط جریان توالی منفی از آن عبور کند
-
electrical impedance meter
رهبندیسنج الکتریکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] ← رهبندیسنج1
-
vector impedance meter
رهبندیسنج بُرداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] دستگاهی برای اندازهگیری نسبت بین ولتاژ و جریان و نیز اختلاف فاز بین آن دو
-
sending-end impedance
رهبندی نقطۀ ارسال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی برق] رهبندی ورودی یک خط انتقال متـ . رهبندی رانشگاه driving-point impedance