کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
رنگ رنگ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
searchlight signal
چراغ رنگگَرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] چراغی که نماهای سبز و زرد و قرمز را با استفاده از تغییر بسامد یک منبع نور واحد نمایش میدهد
-
false-colour image
تصویر کاذبرنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی نقشهبرداری] تصویری که در آن، به جای رنگهای طبیعی، رنگهای دیگر به کار رفته باشد
-
blue brittleness
تردی آبیرنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی] نوعی تردی در فولادهایی که در دمای بین 200 تا 370 درجۀ سلسیوس بر روی آنها کار مکانیکی انجام شده است
-
monochromat, achromat
تکرنگبین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] فرد مبتلا به تکرنگبینی
-
monochromatism, monochromasia, monochromatic vision, monochromatopsia
تکرنگبینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی، علوم پایۀ پزشکی] ← کوررنگی
-
trichromatic 2/ trichromic 2
سهرنگبینانه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] مربوط به سهرنگبینی
-
white graft
پیوندینۀ رنگپریده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] ← پیوندینۀ بیرگ
-
hull paint
پوشرنگ بدنۀ کشتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[خوردگی، مهندسی بسپار] رنگی که بر روی بدنۀ کشتی، بهویژه بخش زیرین خط آبخور کشتی، زده میشود
-
blue ice area
پهنۀ یخ آبیرنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] پهنههایی از صفحهیخ که در آن یخکاست سطحی یخ آبیرنگ را نمایان کرده است
-
main plot
پِیرنگ اصلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، هنرهای نمایشی] پِیرنگی که همراه با خردهپِیرنگ در یک اثر نمایشی ی فیلم ساختار و هستۀ اصلی نمایش یا فیلمنامه را شکل میدهد
-
circular plot
پِیرنگ دَورانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، هنرهای نمایشی] پِیرنگی که در آن پایان رویدادها به نقطۀ آغاز آن بازمیگردد
-
subplot
خردهپِیرنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، هنرهای نمایشی] پِیرنگ فرعی در یک نمایشنامه یا فیلمنامه که مکمل پِیرنگ اصلی است و گاه با بازتاب پِیرنگ اصلی یا در تقابل با آن ساختار نمایش یا فیلم را شکل میدهد
-
plot line
روند پِیرنگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، هنرهای نمایشی] سیر تحولات اصلی نمایشی در داستان نمایش یا فیلم
-
staining 1
رنگآمیزی 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم پایۀ پزشکی، علوم تشریحی] به کار بردن مواد رنگی در بررسی بافت
-
acid-fast stain
رنگآمیزی اسیدمقاوم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] نوعی رنگآمیزی افتراقی برای شناسایی اندامگانهای اسیدپای که به روشهای مختلف انجامپذیر است